هر اثری تعامل یا تجربه گفتگوی دو چیز است. یک آن فکر و اندیشهای که پشت اثر است و ایده میگوییمش و دیگری مجرایی که آن اندیشه یا ایده خودش را از طریق آن به ما نشان میدهد که رسانه یا مدیا میخوانیمش. این رسانه میتواند از ابزار و مواد و بستر گرفته تا سبک و سیاق و هندسه و کلمات و آوا و ... باشد. شکل گیری آثار هنری را همیشه میشود در ضرب این دو یا بهتر بگویم در فهم این گفتگو فهم کرد؛ و حتی تاریخ هنر را.
امور عالم محسوس و فراتر از آن یعنی عوالم مثال و عقل و حضور (یا بگو دنیا و برزخ و قیامت و بعد از آن) بر پایهی اصول و قراردادهایی هستند که گاهی از آن حیث که دست ما نیستند آنها را سنت الهی و به قرائتهایی دیگر کیهانی میخوانیم و گاهی از آن حیث که روابطشان را درک نمیکنیم اصل میدانیمشان و گاهی هم که روابطشان را درک میکنیم، فیزیک و قاعده و علم ... میبینیمشان.
در هر صورت جهان ما چه در سطح محسوس و چه فراتر از آن واقعیاتی دارد و حقیقیاتی که همه بالاتر از وجود هستند. یعنی هستند و به شرف همین «هست بودن» مورد اعتنا هستند!
فانتزی اما امری غیرواقعیست. شاید بتوان گفت ریشه در واقعیت دارد اما توهم هنرمندانه آن را اصالت میدهد که با خیال فرق دارد. فانتزی اگرچه فرم دارد و به واسطه همین فرمش سطحی از وجود را دارد اما به واسطه نفی همان روابط واقعی و حقیقی، غیرواقعی تلقی میشود. فانتزی مرزهای روابط واقعی و علی و معلولی را در مینوردد و از این حیث در بند واقعیت گرفتار نمیشود. چه بسا که به همین دلیل برای بیان برخی ایدهها، مدیای فانتزی مدیایی کارآمدتر خواهد بود. از سوی دیگر افسار فانتزی به دست هنرمند است و در واقع فانتزی عرصه تاختن هوس هنرمندانه و فرار از رویارویی با واقعیات و اصلها و ایدههای ازلی و آداب و قوانین اجتماعی و بایدها و نبایدها و سبکها و ... و هر نوع ذاتگرایی یا شبه ذاتگراییست که بخواهد به نوعی هوس و خیال را محدود کند. فانتزی از این حیث که در محدودهی توان اوهام بشریست و امکان توهم دارد بهره از وجود دارد اما از همین حیث در بهرهای به مراتب پایینتر از سایر سطوح وجود قرار میگیرد. فانتزی به سطحی از روابط میپردازد که در محسوس و فراتر از آن نیست و با اتمام جهان حس تمام میشود. مرز فانتزی با خیال اگرچه اندک است اما مرزی این میان هست.
فانتزی از این منظر که در کار ارضای نفس و توهم هنرمندانه است، کمتر مدیای مناسبی برای بیان «امور واقعی» است، حالا تصور کنید این فانتزی بخواهد به مرز حقیقیات یعنی در ترازی بالاتر از واقعیات محسوس هم وارد بشود! مدیای فانتزی به همین دلیل کمتر توان آن را دارد تا امری واقعی یا حقیقی را تبیین کند! و کاش این بود! مدیای فانتزی به همان دلیل که در خارج از واقع و به نوعی در زیر واقعیت واقع است، در بیان واقعیت حتی از واقعیت هم کم میکند. تصویری واژگون میدهد که حتی همان معرفت واقعی را از ما میگیرد چه برسد به این که در کار حقایق درآید. این زمان احتمالا باید منتظر واژگونی عمیق معانی و هبوط (نخوانید نزول) هبوط اسفناکی باشیم.
حالا چرا اینها را گفتم!؟ دوستان خوبم در هیئت هنر (هیئت محبین اهل بیت (ع) دانشجویان و دانشآموختهگان هنر) که به حق این سالها، پرانرژیترین مرجع زایش هنرهای عاشورایی کشور بوده و هست، هر ساله در آستانه برگزاری رویداد معروف سوگواره هنر و حماسه، از پوستر اعلان این سوگواره پرده برمیدارند. پیشتر نمونههای موفق و عالی از این پوستر اعلانها نیز توسط هیئت هنر عرضه شده است که اینجا یا این جا میتوانید برخی را ببینید. این پوسترها اگرچه در ترازهای مختلف هنری قابل نقد و تحلیل هستند اما هر کدام نمونهای قابل بحث و عالی از طراحی پوستر عاشورایی به شمار میآیند.
هیئت هنر به تازگی جدیدترین پوستر برنامه سوگواره هنر و حماسه را منتشر کرده است؛ پوستری که بر خلاف بسیاری از تجربههای قبلی محل بحث فراوان است و برای منی که هرچه دارد از هیئت هنر دارد، سخت است اگر دربارهش حرف نزنم.