گپ اینستاگرامی ۲
مهدی کاوه در پاسخ گفت‌گویم در پست قبل برایم دوچندان نوشته است. از حوصله‌اش تشکر می‌کنم؛ هرچند نشان می‌دهد که سخت کار از کار گذشته است و با شعر و شاعری هم نمی‌شود چیزی را دیگرگون نشان داد. در عجب‌م از روندی که به فهم و منطق مردم سرزمین ما در این سال‌ها رفته است. پیش از طرح چند پاسخ به نکات مهدی، لازم است اول یک نکته مهم را یادآور شوم.
دوستان من! تقطیع هر متنی یک جنایت است که وقتی انجام می‌دهید در حق خودتان و فهم خودتان روا می‌دارید. این که شما از پاسخ کسی، به جای درک کلی هر فراز، کلیدواژه‌ها و عبارات خاص را می‌فهمید، شروع‌ش از خوانش بد است که سبقه در مدرسه‌های ابتدایی دارد. بعدتر به خودتان اجازه تقطیع می‌دهید و این بار هرچه بخواهید را می‌شنوید و هرچه را نخواهید رها میکنید؛ این جنایتی دیگر که خیرهای زیادی را از انسان سلب می‌کند. کافی‌ست با همین دست فرمان، به اخبار و داده‌ها و رسانه‌ها و دوران‌ها هم نگاه کنید و گوش فرادهید؛ دیگر کار از کار گذشته است... شما در سراشیبی الیناسیون در حرکت‌ید! کافی‌ست جلوتر بین رسانه‌ها هم برای خودتان ارزش‌گزاری کنید -که هست- پس تقطیع اخبار خاص زندگی و دانش شما را پر خواهد کرد. شما در این مسیر بینایی خود را از دست می‌دهید....
برادر خوبم مهدی کاوه! اگر نبود پاسخ‌های نادقیق و تقطیع‌گر شما که نشان از خوانش بد و عدم فهم پاسخ‌های من نداشت و با متنی برآمده از یک اندیشه منسجم روبه‌رو بودم، هرگز وظیفه پاسخ مجدد به شما را نداشتم و به رسم ادب به تشکر بسنده می‌کردم چرا که نشان می‌دادی دقیقا می‌فهمی که چه می‌گویی! اما با نحوه ارائه جواب‌هایت بار دیگر بر من اثبات کردی که از روبه‌روشدن با واقعیت مخاطب‌ت به کل دوری می‌کنی.... چیزهایی که می‌نویسم نه لزوما جواب حرف‌های واگرای شما که نقدی بر نوع برخورد شما با دیالوگ‌ست. این نوشته‌های کوتاه بیش‌تر کلیدواژه‌هایی برای جست‌جوست و طبعا ادامه در پست دیگری ادامه نخواهد داشت.
۱- در مورد اول، و صدالبته موارد دیگری که نظر مردم باید به فریاد سر ما آوار شود تا بفهمیم! بهتر همان که مهدی گفت، بگذاریم نظر مردم را بشنویم. اما این را هم داشته باشیم که نظر مردم را هم شنیدن، هنوز فرسنگ‌ها تا فهم آن فاصله خواهد بود. نشان‌ش ۸۸ که مردم فریاد زدند و چه پرقدرت هم انتخاب کردند و چه بسیار که تا کنون هم نشنیده‌اند.... فردای انتخابات چه روحانی چه رئیسی و چه هر کس دیگر رئیس جمهور باشد، خواهیم شنید تحلیل‌ها و تفسیرهایی که در هر دو حال مصادره به مطلوب خواهد کرد... مشکل فهم است برادر نه داده!
اما در مورد یارانه دهکهای پایین باز هم به خطا رفتید. مراد سید پاک‌دست عرصه انتخابات، سید ابراهیم رئیسی بود که صحبت از یارانه‌های دهکهای پایینی کرده بود که البته برای رسیدن به حداقل‌های زنده‌گی این یارانه تعهد قانونی دولت است تا بدهد و جای حرف و حدیث هم ندارد. دیدید که کمی بعد جناب رئیس جمهور مستقر هم بر این واقعیت تاکید کرد و از تصمیم مشابه دولت موجود در دوره بعد هم یاد کرد... الحمدلله؛ خیر به دست هر کس که باشد.
صدالبته در برنامه‌ریزی این سید عزیز، خرج از تزویر ساختار پرهزینه دولت گرفتن و به کام مردم ریختن بیان شده بود که اساسا نقد مربوطه در مورد نقدینگی را برنمی‌دارد. دولت دارد حق محرومین را با ساختار بزرگ‌تر‌شده‌اش می‌خورد و نقدینه‌گی‌ش را بر روی ملت قی می‌کند! و این وضعیت باید تغییر پیدا کند.
۲- در مورد شباهت و خاستگاه دو حمله به سفارت‌ها کماکان مصر هستم و نظر اولیه امام هم همین را ثابت می‌کند که صدالبته بحث ما نیست. مراد ارائه صورت ناصحیح حرارت و تندروی بود که ارائه شد.
در مورد برجام و تعجیل قاجارانه‌ش ظاهرا حضرت عالی فقط ایام انتخابات آن هم معلوم نیست به چه تحریکی کمی سیاسی شده‌اید!؟ کافی‌ست تورقی کنید مجموعه نظرات رهبری را پیرامون آن‌چه در برجام برما رفت تا متوجه شوید قبای تصمیم برجام حداقل به قامت ایشان و جمع کثیری از انقلابیون و بزرگان نظام نمی‌آید. نمی‌دانم چه انگیزه عجیبی‌ست که با وجود این همه فیلم و سخن‌رانی و پیام و فرمان چند ماده‌ای باز هم تلاش دارد بار این افتضاح تاریخ معاصر را بر گرده رهبر انقلاب بگذارد. ظاهرا خفت برجامی حتی انگیزه مصادره افتخارات‌ش را برای آقایان نگذاشته است!!؟ شما که اهل فضل هستید و جستجو را کار خود می‌دانید، تورق و بازخوانی آرای رهبری و مجموعه رفتارهای نامناسبی که در انزوای ایشان و بدون نظر ایشان انجام شد چندان برای‌تان سخت نیست. حداقل اگر قرار است اهل جستجو نباشید مثل باقی اشارات، با تقطیعی از سخنان ایشان از منابع دولتی و جهت‌دار این فراز را بیان می‌کردید تا خودتان لااقل راضی بشوید!
در مورد بابک زنجانی‌ها هم دیگر ظاهرا این گونه وصله‌ها نمی‌چسبد؛ شاید پس بودن و شرجی بودن آب و هوا در این نچسبیدن‌ها موثر افتاده‌است! بابک‌هایی که دولت هاشمی شکل‌شان داد و بعد هم خاتمی پروبال‌شان و در زمانه تحریم‌های ظالمانه راه میان‌بر ناچار و ناصحیح تحریم‌هایی شدند که فتنه‌انگیزان ۸۸ تحمیل این کشور کردند. این‌ها اگر هم چیزی بردند از سر فساد سیستمی نبود، دزدی بودند که در هنگامه نیاز کشور نیازی برآورده می‌کردند و طبعا کشور مشتاق این‌ها نبود.... و الحمدلله به دست انقلابیون دست‌گیر شدند و حاشیه امن برادری ریاست جمهوری و قس‌علی‌هذا نداشتند! در مقابل حدود سه برابر دزدی این‌ها، فساد سیستمی تنها یکی از ساختارهای دولتی در دوره جدید بود که صدالبته به جای دزدی از فروش نابه‌سامان نفت، دزدی از جیب محرومین فرهنگی کشور بود؛ لطف کن و هرزه چیزی نگو که نشود از آن دفاع کرد.
۳- در مورد دانشگاه واقعا خودم را از شما موجه‌تر به نظر دادن می‌دانم و در نتیجه بی‌تعارف ریا نمی‌کنم. همین را بدان که همین ساختار غیرشفاف و ناکارآمد که روزبه‌روز هم ناکارآمدتر می‌شود را همان نسل فاسد اساتید رقم زده‌اند و مدیریت می‌کنند. صدالبته فساد آموزشی سبقه‌ها دارد اما این دوران خاص در بی‌حیایی و به‌چالش انداختن آموزش این سرزمین نوبرانه‌ست... طبعا چون کارت به هیئت علمی و دست‌وپنجه‌نرم کردن با ساختار نیافتاده است و بیش‌تر این سال‌ها جذب اعتماد از دوستان بسیج دانش‌جویی کرده‌ای کم‌تر از ساختار فاسد ایشان مطلعی و احتمالا تجربه فساد برخی از بدنه همان بسیج به این روزت انداخته است.
در مورد دانشگاه آزاد هم شعر نگفتم و شعر تحویل نمی‌گیرم. کسی از دانش‌گاهیان آزاد خرده نگرفته است و نگاه من دولتی تو آزاد این وسط نیست که بیایی و احساسی‌ش کنی! موضوع تصمیم و تصمیم‌سازی غلط عظیمی‌ست که آموزش این ملک را به فنا داد. حالا هر چه بیایی و از انبوه جمعیت فلان سال‌ها بگویی باز هم تنها به قدر ذهن کم‌خرد آن دوران داری بهانه می‌آوری.... چه مسیرها که می‌شد رفت و این اراذل راه دیگری باب میل خود انتخاب کردند و آموزش کشور را به تاراج بردند و برای خود کیسه‌ها پر کردند.
متاسفانه در خوانش متن من سخت نشان از درس ضعیف ادبیات هست! و با تقطیع بد -که در مواردی هنوز هم رشک‌برانگیز است- را رشک‌برانگیز در جمله هجویاتی گرفته‌ای که بیش‌تر نزد گوینده است تا رخ‌داد.... برادرم شما باید در راه فهم کلام مقابل‌ت تلاش کنی.
۴- در مورد ۴ طبق نظر خودت و چون راه فهم تحلیلی را بر خودت بسته‌ای باید به انتظار نشست؛ هر چند گفتم فارغ از نتیجه هر طوری بخواهی بعد هم می‌شود نتیجه را خواند. اما ضعف استدلال آزادی اجتماعی مجازی و نسبت آن با واقعیت زندگی مردم همان ست که قبل گفتم و اصلا مشت نمونه خروار نیست؛ مشتی را از قسمت خراب خروار برمی‌داریم، از قسم آب‌خورده، از قسم سوخته، از قسم کم کیفیت و نشان خروارش می‌کنیم در حالی که خروارها دغدغه یک ملت را نادیده می‌گیریم. واقعا دغدغه ملت امروز عدالت اجتماعی متبلور در جلوگیری از فساد وسیع اقتصادی‌ست؟ یا آزادی شبکه‌های اجتماعی؟
کمی به این مساله فکر کنیم و تاریخ بخوانیم.
۵- شما تا واقعه ۸۸ را از دولت قبل جدا نکنی و واقعیت محاربه و بغی بر نظام را واقعیت ندانی خیلی چیزها را فارغ از دولت قبل نمی‌بینی! حتی احزاب برباد رفته را معلول دولت قبل می‌دانی. با همین دست فرمان جنگ تحمیلی هم تقصیر انقلاب می‌شود و سقوط اقتصادی آن سال‌ها تقصیر دولت وقت و انقلاب اسلامی. ما در ۸۸ و پس از آن با یک جنگ تمام عیار بین‌المللی دست و پنجه نرم کردیم که دشمن این بار سپاهیانی در داخل کشور داشت و این واقعیت تا در تحلیل و فهم من و شما از آن دوران وارد نشود شعر تحویل مخاطب می‌دهیم. فتنه ۸۸ و حوادث پس از آن تا پایان دوره ریاست جمهوری دهم، بدیل جنگ تحمیلی بود برای کشور و جنگ اقتصادی جهان با ما، واقعیتی غیرقابل انکار... حتی اگر بگوییم هم که مقصرین این فتنه از دو جریان سیاسی کشور بوده‌اند، باز هم در واقعیت این جنگ و تاثیرات اقتصادی و فرهنگی‌ش شکی نیست، پس چرا دوباره ذهن تقطیع‌گر تنها آن‌چه را که دوست دارد از تاریخ می‌خواند!؟
من البته متوجه این جنس تحلیل‌ها هستم. اما متوجه توامانی این نگاه و احیانا شاعرانگی در مورد رهبری نیستم. رهبر ایران حداقل با صراحت این مساله را توضیح داده است. به قول خودش نمی‌شود هم به من ابراز ارادت کنند و هم جانب فتنه را بگیرند... این‌ها کاریکاتور می‌سازد و تاریخ کاریکاتور را برای عبرت دوباره پیش چشم ما می‌آورد و خنده‌های تلخ آن روزها....
۶- کابینه دولت مستقر سابقه روشنی دارد. نیاز به زیاده نیست؛ خواهیم دید که هرچه پیش می‌رود مردم هم به سیاسی‌بازی و پدرسوخته‌گی کم‌تر اقبال خواهند داشت.
۷- توضیح واقعیات انتخابات خبره‌گان که اساسا از این فرصت خارج است و به فهم شما هرچند بسیار خام می‌بینم‌ش احترام می‌گذارم. تاریخ بخوانید و با تاکسی‌ران‌ها و مغازه‌داره‌ها و کف خیابان‌ها، با قدیمی‌ها و جدیدترها، با محرومان و حتی پورشه‌نشین‌ها و ... هم صحبت کنید بیش‌تر از محبوبیت واقعی جناب هاشمی رفسنجانی و اذناب مطلع می‌شوید. این روزها که عالی‌جناب و اکبرشاه در نظر رسانه‌های ملون آیت‌الله شده‌اند نیز خواهد گذشت برادر تاریخ‌ندانم!
۸- متاسفم که در مورد واقعیت‌هایی این چنین سختی نشان می‌دهید. فرق است جناب کاوه بین کسی که به دنبال اثبات شخصیت از راه مدرک است تا کسی که در عرصه اقتصاد چنان موفق است که مدرک را به سخره می‌گیرد. کابینه روحانی کف بازار هستند و کم‌تر نیازمند اثبات از راه مدرک... کم نیستند کسانی که حتی مدرک از جای معتبر دارند اما کف بازار سیر می‌کنند. از شما بعید است باز هم با خوانش جزئی این چنین خود را از فهم محروم کنید.
اما در مورد شخص رئیس جمهور و رساله‌ی دزدی او. حداقل در این فقره که از بنده بیش‌تر درگیر نیستید. چرا اصلا سعی نمی‌کنید یک ذره به دانش خود اضافه کنید. این مسیر عاقبت خوشی ندارد. محض اطلاع جناب رئیس جمهور در فصول مکرر رساله از ۸۰ درصد تا ۳۰ درصد از متن خود را کپی نعل به نعل بدون رفرنس از متون دیگر کرده‌اند که اگر تنها یک پاراگراف هم بود در قاموس اهل دانش و آکادمیا دزدی تلفی می‌شد و شایسته برخوردهای سخت آکادمیک بود و هست. شگفت آن‌که یکی از متون نعل‌به‌نعل کپی شده کتاب شهید مطهری‌ست و هنوز از دهان گشاد پسر برمدعای ایشان و موسسه مربوطه هیچ فریاد که نه حتی آهی هم بلند نشده است. این اصلا ربطی به تشابه معنایی هفتاد درصدی ندارد که شما در سرچی ساده برای خود حل کردید و خود را از همه چیز محروم میکنید. متن کامل رساله ایشان و تطبیق‌ها منتشر شده است و مساله چند شاکی خصوصی عالم‌مرد از جهان اسلام دارد. برای کسب اطلاعات دقیق تمام مطالب همین یک کانال اینترنتی را بخوانید کافی‌ست.... (https://t.me/rouhanithesis)
اگر واقعا همین را پیگیری کنید و متوجه بشوید چه دروغ‌گویی سر کار است به نظرم میتوانید راحت‌تر در مورد سایر دروغ‌ها که شنیده و باور کرده‌اید کمی توان پرسش پیدا کنید! چون به شما این قدر بدگمان نیستم که فکر کنم همه این‌ها را از سر ریا و تلون می‌گویید، امیدوارم همین آیه شما را به انتخاب بهتر و بازگشت از مسیر اعتماد به کسی که شایسته‌گی ندارد ره‌نمون باشد.
۹- سفره مردم برادر! سفره مردم
۱۰- این را هم از فعالان عرصه اقتدار کشور بپرسید تا از خیال خام بیرون بیایید. از شهدای مدافع حرم، وصیت‌ها و خانواده‌های‌شان، از سرداران گم‌نام مرزهای دور ما در جبل‌عامل بپرسید. کمی از آن خراباتی که لوله‌‌تان کرده بیرون بزنید تا متوجه بشوید جهان امروز جهان دیگری‌ست... شعر می‌نویسید برادر؛ شعر
***
پ.ن۱: در مورد سخیفی ارتباط نقدهای امروز با دیروز قبل از روحانی و ارجاع روحانی به ماقبل توضیح مفصل خواهم داد. کماکان ملت خوب می‌فهمند دلیل این ارجاعات سخیف را... در آرایش مقابل روحانی قطعا مرتبطینی از دولت -در مواردی رشک‌برانگیز - قبل هستند که همین هم مایه اعتماد ملت به آن‌ها و خواری چشم دشمنان عزت کشور است.
پ.ن۲: این تصویر از مجموعه سلفی‌های هنرمندانه خود مهدی‌ست که یک زمانی با خوش‌ذوقی وقت می‌گذاشت و تدوین می‌کرد؛ تصویر از صفحه اینستاگرام خودش است؛ پالوده‌شده از کالیگرافی تدوینی آن. تصویر را برای خود مهدی گذاشته ام...
