مهدی کاوه در پاسخ گفتگویم در پست قبل برایم دوچندان نوشته است. از حوصلهاش تشکر میکنم؛ هرچند نشان میدهد که سخت کار از کار گذشته است و با شعر و شاعری هم نمیشود چیزی را دیگرگون نشان داد. در عجبم از روندی که به فهم و منطق مردم سرزمین ما در این سالها رفته است. پیش از طرح چند پاسخ به نکات مهدی، لازم است اول یک نکته مهم را یادآور شوم.
دوستان من! تقطیع هر متنی یک جنایت است که وقتی انجام میدهید در حق خودتان و فهم خودتان روا میدارید. این که شما از پاسخ کسی، به جای درک کلی هر فراز، کلیدواژهها و عبارات خاص را میفهمید، شروعش از خوانش بد است که سبقه در مدرسههای ابتدایی دارد. بعدتر به خودتان اجازه تقطیع میدهید و این بار هرچه بخواهید را میشنوید و هرچه را نخواهید رها میکنید؛ این جنایتی دیگر که خیرهای زیادی را از انسان سلب میکند. کافیست با همین دست فرمان، به اخبار و دادهها و رسانهها و دورانها هم نگاه کنید و گوش فرادهید؛ دیگر کار از کار گذشته است... شما در سراشیبی الیناسیون در حرکتید! کافیست جلوتر بین رسانهها هم برای خودتان ارزشگزاری کنید -که هست- پس تقطیع اخبار خاص زندگی و دانش شما را پر خواهد کرد. شما در این مسیر بینایی خود را از دست میدهید....
برادر خوبم مهدی کاوه! اگر نبود پاسخهای نادقیق و تقطیعگر شما که نشان از خوانش بد و عدم فهم پاسخهای من نداشت و با متنی برآمده از یک اندیشه منسجم روبهرو بودم، هرگز وظیفه پاسخ مجدد به شما را نداشتم و به رسم ادب به تشکر بسنده میکردم چرا که نشان میدادی دقیقا میفهمی که چه میگویی! اما با نحوه ارائه جوابهایت بار دیگر بر من اثبات کردی که از روبهروشدن با واقعیت مخاطبت به کل دوری میکنی.... چیزهایی که مینویسم نه لزوما جواب حرفهای واگرای شما که نقدی بر نوع برخورد شما با دیالوگست. این نوشتههای کوتاه بیشتر کلیدواژههایی برای جستجوست و طبعا ادامه در پست دیگری ادامه نخواهد داشت.