- ۲۲ دی ۹۸ ، ۲۳:۱۶
- ۰ نظر
صبح روز قبل از موشک باران عینالاسد و واقعهی ناگوار اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی، با محمدحسین حوالی غرب تهران بودیم. ناگهان در دل شهر و در یک خیابان اصلی و پرتردد یک سامانهی موشکی کاور پیچیده شده روی یک هجده چرخ از کنارمان گذشت. برگشتم به محمدحسین گفتم «ببین چه خبره!؟ نگذاشتند شب منتقل کنند. حتما جدیهها!»
عجله برای نصب این سامانه موشکی جدید برای چه بود؟ که باید فیالفور و در میان روز میرفت و نصب میشد!؟
سامانهای که حالا بعد از خبرهای مکرر معلوم میشود از نوعی روسیست و اسرائیل طبق برخی از انتشارات اخیر ویکیلیکس کدهای نسل اولش را چند سال پیش با روسیه معاوضه کرده و در اختیار دارد.
از قضا این سامانه در جایی جدید نصب میشود. جایی که پیشتر سامانهای نبودهاست؛ جایی که طبق اطلاعیه ستاد کل، نسبت به پروازی عادی و مسافربری موقعیتی داشته که آن پرواز «هنگام چرخش، کاملاً در حالت نزدیک شونده به یک مرکز حساس نظامی سپاه و در ارتفاع و شکل پروازی یک هدف متخاصم قرار میگیرد». این جانمایی عجیب نیست؟ جالبتر آن که دوربین [هایی] مشرف به موقعیت و کاملا آماده در همین حوالی و منتظر و نگران به همان نقطه در همان نیمه شب هستند!