یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

معماری ظرفیت آن را دارد که با زمان و در پس نیازهای جدید توسعه پیدا کند. اصلا بناهایی که در تاریخ منجمد می‌شوند تنها به کار موزه‌ها و میراث فرهنگی می‌آیند. ما در ایران و در بخش بزرگی از جهان که تاریخی اسلامی را دیده است توفیق آن را داریم که با نوع خاصی از معماری زنده در طول سده‌ها روبه‌رو باشیم. مثلا در شرق آسیا، جایی که بناهای عمومی و بزرگ تا خرده‌بناهای شخصی نظیر خانه‌ها جمله با چوب و مصالح سبک ساخته می‌شدند کافی بود تفکر شرقی گذرایی وجود داشته باشد -که داشت و دارد!- تا به این ترتیب کم‌تر معماری توان ماندن بیش از یک سده را نداشته باشد؛ حجم عظیمی از تجربه‌های معماری مشرق زمین به همین جهت فرصت ماندن و با مردمان زمانه ما گفت‌گو کردن را پیدا نکرده‌اند. اما در بلاد اسلامی و به خصوص در ایران ما در کنار تجربه‌ی ساخت‌های مستحکم، یک فرهنگ مهم برآمده از اصول اسلامی نیز وجود داشته که فرصت زندگی سده‌ها را برای گونه‌ی خاصی از بناهای معماری فراهم کرده است. بله. مساجد!

مساجد اسلامی به دلیل قواعد فقهی خاص اسلامی، در کنار جای‌گاه فرهنگی-مردمیِ خاصی که زنده‌گی آن‌ها را تضمین می‌کرده‌، خیلی اجازه دخل و تصرف و تخریب را بعد از برپایی به ما نمی‌دادند. طبعا چنین قدرت بزرگ فقهی و فرهنگی، حتی در زمان تخریب‌های طبیعی و دخل و تصرف‌های سیاسی مقاومت از خود نشان می‌دهد. کم نیستند در معماری اسلامی مساجدی که حتی پس از زلزله و تخریب صد در صد بنا، باز هم از نو ساخته می‌شوند. چرا که اساسا مسجد مادامی که زمین هست و زمان هست مسجد است.... بگذریم از کج‌رفتاری سیاسی و عدم تدبیر در سه چهار دهه اخیر که این را هم دست‌خوش کرده است...

از این منظر معماری مسجد معماری پویا و زنده‌ای‌ست و هیچ برخورد میراثی انجمادی در مورد مسجد نمی‌تواند محترم تلقی شود. برخوردهای انجمادی با وجود تغییر زمان و معنا و کارکرد، باز بر حفظ کالبد سنت اصرار دارند، چرا که در این نگاه، نه کاربری و فرهنگ و روح حاکم بر بنای زنده که کالبد سنگی و منجمد ساختمان به عنوان یک میراث موزه‌ای مورد توجه است در حالی که اساسا مسجدها قرار نیست هیچ وقت به موزه تبدیل شوند، هرچند با گردش ادوار گاهی از مرکز تجمع‌ بودن شهرها یا مرکز توجه بودن مردم دور شده باشند ... در میان مسجد‌های اسلامی سده‌های گذشته، برخی به دلیل ویژگی‌های خاص کالبدی، برخی به دلیل جانمایی خاص و موثر و برخی با برخورداری از جمیع این ویژگی‌ها، هنوز هم در کانون توجه و زندگی قرار دارند. مسجد جامع گوهرشاد در مجاورت حرم مطهر امام رضا (ع) یکی از همین زنده‌های چندین سده از جمله عصر ماست که هم ویژگی‌های خاص کالبدی و هم موقعیت ممتازش آن را زنده‌تر از هر مسجد دیگری نگه‌داشته است. طبعا این کالبد زنده رسیدگی و توسعه‌های طبیعی نیاز دارد تا به یک موزه تیپا خورده بدل نشود.

با وضعیت جدید الگوی زیارت و توسعه‌های سالیان اخیر در حرم مطهر امام رضا (ع)، اولیای امر اصلاحاتی را نیز در این سال‌ها به کالبد گوهرشاد اعمال کرده‌اند که از آن میان خلوت کردن میان صحن در کنار مرمت‌های مداوم شاید مهم‌ترین این اصلاحات بوده باشد. به تازگی با انتشار تصاویری در فضای مجازی از تدبیر جدید دیگری رونمایی شده است که در صورت تحقق مهم‌ترین تغییرات کالبد گوهرشاد خواهد بود. با جست‌جویی ساده متوجه می‌شویم که اولیای امر با درنظرگرفتن نیاز به آسایش حرارتی و اقلیمی برای زائرین حرم مطهر تصمیم به مسقف‌سازی صحن گوهرشاد به صورت سایه‌بان ترکیبی موقت و دائم (در قالب سازه‌هایی در دو طرف صحن و پوششی پارچه‌ای در میان) با هزینه‌ای بیش از ۸۰ میلیارد تومان کرده اند. (+) این تصمیم به قدری با اصول مسلم فضایی معماری اسلامی، کیفیات ویژه حرم مطهر، دانش طراحی و نیز خواست مردم مخاطب حرم مغایرت دارد که یاد کردن از آن به عنوان فاجعه معماری مذهبی دوران انقلاب اسلامی دور از واقع نیست. فاجعه‌ای که پیش‌تر هم در قالب‌های مشابه با توجیهات مختلف در مورد مشاهد مشرفه و بناهای ارزش‌مند دیگری پیاده شده است. یک نوع برنامه جامع عجولانه مسقف‌سازی! 

معماری اسلامی؛ خالی، پر! باز، نیمه‌باز، بسته....

معماری اسلامی و به طور دقیق‌تر معماری سنت جهان (و صدالبته معماری فکر شده و قابل دفاع دوران ما) ترکیب هوش‌مندانه و محاسبه‌شده‌ای از خالی و پرهای فضایی‌ست. پیوستار فضاهای باز، نیمه‌باز و بسته‌ای که در کنار پاسخ‌گویی به عمل‌کردهای گوناگون، تامین کیفیت‌های آسایشی و آرامشی را نیز رقم می‌زند. در حرم‌های مطهره نقش فضاهای بسته را همان روضه‌های منوره و شبستان‌ها بازی می‌کنند. در این فضاها سالک راه و زائر آستان قرار است به سکون مشغول ذکری باشد که برای آن به نزد ولی خدا آمده است. فضای بازدر این اماکن متبرکه همان صحن‌ها هستند که اساسا فرهنگ و برنامه‌ریزی چندعمل‌کردی خاصی در آن‌ها حاکم است. و فضاهای نیمه‌باز همان ایوان‌ها و رواق‌های پیرامونی هستند... این صحن‌ها و ایوان‌ها در طراحی‌های حساب‌شده زمان سنت، تناسبات معقولی دارند که عموما سایه‌اندازی متنوع طول روز دیوارها، گردش هوای طبیعی صحن و نیز ابعاد کاربردی آن‌ها هنوز هم گاهی مورد مطالعه معماران معاصر قرار می‌گیرد. همین تناسبات حساب‌شده و ترکیب دقیق گونه‌هایی فضایی‌ست که توجهات خاص محورهای اصلی و قبله و رفتار بنا را تثبیت می‌کند و در کنار تامین نیازها، در نقش ظرفی برای سلوک معنوی حاکم بر فضا، اصطلاحا حس و حال می‌آورد.

اگر از صحن جامع رضوی با آن مقیاس نامتناسب‌ش بگذریم که در طول سال به جز چند مراسم خاص استفاده تام ندارد و خدام زیادی را مشغول رفع مشکلات زائرین از انتقال با ماشین‌های برقی، برف‌روبی سطحی، فراشی، انتقال قرآن و مفاتیح و....، تعریف راه‌های حرکتی با فرش‌های لاستیکی و ..... می‌کند، باقی صحن‌های حرم مطهر امام رضا (ع) و حتی آن‌هایی که سالیان انقلاب -اما با زیر دست انداختن تجربه سنت- طراحی و ساخته شده اند، به نحوی معقول هستند که تامین نیازهای آسایشی آن‌ها چندان سخت نیست. چنین فضاهای معقولی با حفظ باز بودن و فراخی با تامین آسمان و نوری که برای سایر فضاهای نیمه باز و بسته حرم دارند از جمله ارکان مهم فضایی حرم امام رضا (ع) هستند و هرگونه دخل و تصرف در ان‌ها کاملا نیاز به رعایت اصول کلی و نیز احتیاط‌های فراوان فرهنگی و معماری‌ست.

متاسفانه در اندک تصاویر و اسنادی که از «فاجعه گوهرشاد» دیده می‌شود، صحن گوهرشاد با وجود تناسبات کوچک و خودمانی آن که خودش از کیفیات ویژه‌ی فضای آن و از جمله فضاهای به طور ویژه شخصیت‌دار حرم مطهر است، به نحوی مسقف می‌شود که بخش زیادی از فضای باز آن به فضای نیمه باز بدل می‌شود. نیمه بازی که با تراز انتخاب شده و در نسبت با کالبد فعلی در عدم تجانسی آشکار حتی تجربه‌ی نیمه‌بازهای سنتی آستانه‌های گوهرشادی را نیز به چالش می‌کشد و تخریب می‌کند.

کیفیات ویژه؛ تقارن‌های شورانگیز

چه کسی هست که یک بار حرم امام رضا(ع) رفته باشد و تقارن‌های شورانگیز کیفی صحن گوهرشاد مجذوب‌ش نکرده باشد؛ تقارن‌هایی که فارغ از حس و حال در مسیر تشرف نقش مهمی در فرآیند زیارت دارند. چه کسی هست که این ویژگی‌ها را بتواند کتمان کند!؟ صحن گوهرشاد دقایق و لطائفی از طراحی تقارن‌ها دارد که بخشی از مهم‌ترین آن‌ها در دخل و تصرف اخیر مورد تجاوز و خدشه قرار می‌گیرد.

به عنوان مثال تجربه ورود از درب‌های جنوبی صحن و به خصوص آستانه کوچک جنوب شرقی که دقیقا مقابل گنبد علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) است، تجربه‌ای -تقریبا- به پهنه‌ی جمعیتی زائران آن آستان است. این تجربه ناب به طور قطع در طرح فعلی مورد خدشه قرار خواهد گرفت. متولیان امر کاملا کمیّ با حساب دودوتا چهارتا صحبت از این دارند که با وجود ساخت سایه‌بان، منظر گنبد اشغال نمی‌شود! در حالی که در یک تحلیل کیفی ساده حتی در صورت عدم اشغال منظر گنبد، کیفیت فضایی فراخی که گنبد را در منظر چشم آن‌چنان بالا و رفیع می‌برد و به صورت نمادین فرصت گفت‌گوی خالصانه زائر را فراهم می‌آورد به کل بدل به کیفیتی مخدوش و شلوغ از نظر بصری خواهد شد که نتیجه جز بی‌حوصله‌گی زائر و تلاش برای رهایی از این خدشه نخواهد بود. رجوع کنید به تجربه اسف‌بار توسعه حرم حسین بن علی (ع) در کربلای معلی که اگر چه آن‌جا هم متصدیان امر در کنار مسقف کردن صحن، با نصب جداره‌هایی شیشه‌ای منظر به گنبد را باز کرده‌اند! اما کجاست کیفیت فضایی پیش و پس این تصمیم‌ نابخردانه.

نگارنده با اشرافی که به معماری و معماری اسلامی دارد و با تجربه‌ی عینی از تقارن‌های کیفی و شورانگیز صحن گوهرشاد، اعلام می‌کند که سایه‌بان مذکور کیفیت‌های فعلی و زیارتی صحن گوهرشاد را که نه در امتداد نگاه موزه‌وار و منجمد که اساسا در جریان زنده‌گی این صحن و حضور ان در فرآیند پیچیده زیارت ولی خدا قابل بررسی و دسته‌بندی‌ست به کل تحت شعاع قرار می‌دهد و از آن تلاقی بی‌مکان -و عموما بی‌زمان- ، به یک کالبد نابه‌هنجار امروزین بدل می‌کند.

چالش طراحی

این میان «طراحی» باز اولین چالش است. طراحی معماری امر پیچیده‌ای‌ست که با «ساخت‌مان» تفاوت فاحش دارد. متاسفانه حل یک مساله نظیر نیاز به آسایش حرارتی و اقلیمی که می‌توانست با ایجاد یک چالش طراحی معماری درست به انحای دیگر و صدالبته با رعایت حریم حرم حل شود، باز به دست متخصصین ساخت‌وساز افتاده است و «ساختن بدون طراحی» تمام کاری‌ست که از این عالی‌جنابان برمی‌آید.

جایی در وب دیدم که طراحی این سایه‌بان‌ها را با طرح سایه‌بان‌های نبوی مقایسه کرده‌اند و سایه‌بان‌های حرم پیامبر را زیبا و این‌ها را زشت خوانده‌اند. اما واقعیت این است که مشکل در زشتی و زیبایی نیست. طراحی ابتدا در نحوه پاسخ به صورت مساله خود را نشان می‌دهد و اساسا حل یک معضل تنها یک راه ندارد. صدالبته در حل معضل «آسایش حرارتی» در «اقلیم حجاز» در «پهنه‌ی بزرگ» و وسیع پیرامون حرم نبوی، ساخت چنان سایه‌بان‌های تکنیکال خوش طرحی نظیر آن‌چه دیده‌ایم یک پاسخ طراحانه جدی‌ست که به دست طراحان مغرب زمین (!) در ملک توحید پیاده شده است.

آسمانه‌های تعریف شده برای گوهرشاد، هم در تعریف اولیه، هم در تناسبات و ارتفاعات، هم در انتخاب سیستم سازه‌ای و هندسه و هم در منظر نهایی فاقد طراحی قابل دفاع است و لکه ننگی به کالبد حساب‌شده‌ی صحن گوهرشاد خواهد بود و خطایی‌ست که بیش از همه تجربه زیارت زائران این حریم مقدس را دست‌خوش تغییرات اساسی خواهد کرد.

زائرین؛ ولی‌نعمتان تیپاخورده

زائران حریم مقدس رضوی ولی‌نعمتان نهاد آستان قدس رضوی و میهمانان حریم پرمهر امام رئوف هستند. این‌ها چه ولی‌نعمتانی هستند که نباید از تصمیمات این قدر موثر تا پیش از تخصیص بودجه و شروع اجرائیات مطلع باشند!؟ چه ولی‌نعمتانی هستند که برای چنین امر مهمی کسی از آن‌ها نظر نخواسته و نمی‌خواهد..... 

معماری حاکمیتی و دولتی ما سخت از این مساله رنج می‌برد. نامحرمی مردم تقریبا همیشه به همین وضع اسف‌ناک ما را رسانده است. یک تخریب بزرگ و یک دخل و تصرف نابخردانه و گام‌هایی که طی می‌شود و راهی که دیگر بازگشتی برایش متصور نیستیم. عموما در همین مرحله اگر انتقادات هم بالا برود و کار اصطلاحا بیخ پیدا کند این توجیهات شرعی و فرهنگی پا به میان می‌گذارد که تا کنون فلان میلیارد خرج کرده‌ایم و این اسراف است .... انگار راهی که به خطا می‌رویم باید تا سقوط در دره و هلاکت به پیش برویم و تمام کنیم!؟ دقیقا این اقدامات جامع عجولانه مسقف‌سازی که پیش‌تر هم در گونه‌های مختلف در برخی اماکن مقدسه رخ داده است قابل قیاس با برجام؛ برنامه جامع اقدام مشترکی ست که با نامحرمی مردم تصویب می‌شود و با وعده‌های دروغ به پیش می‌رود و روزی که انتقادات بالا می‌گیرد، صحبت از خسارت‌های ملی و هزینه‌هایی که کردیم وسط می‌آید تا راه خطا ادامه پیدا کند...

زائران اگر ولی‌نعمتان آستان قدس هستند که هستند! و تمام بهانه وجود این دست‌گاه بزرگ و عریض و طویل اداری و اقتصادی، یقینا باید در مورد چنین تصمیمات موثری مورد سوال و نظرخواهی قرار بگیرند. این یک جنایت فرهنگی‌ست که تبعات اساسی‌ش را زائرین عزیز این آستان در نگاه خرد و در نگاه کلان فرهنگ و تمدن جهان تشیع متحمل خواهد شد.

تولیت جدید و پویا

و سخنی نیز با تولیت جدید و پویای آستان قدس. ما همیشه از تولیت‌های سال‌خورده و مسئولین نسل های قبل می‌نالیم که هیچ رشد و تغییری در نظامات خاک‌خورده کشور رقم نمی‌زنند و همین را هم محل و منشا فساد می‌بینیم. اما تولیت‌ها و مسؤولیت‌های جوان در کنار پویایی و انگیزه‌های بالای انقلابی، بستر نوع دیگری از فساد و فاجعه هستند که نه در سکون مردابی سال‌خورده‌ها که در حرکت‌های شتاب‌زده و مشورت‌های ناسالم ریشه دارد. حیف است بزرگ‌ترین این فاجعه‌ها در زمانه تولیت پویا و جوان‌‌ بر این آستان شریف رخ دهد. حرکت مسقف‌سازی و ساخت سایه‌بان در صحن گوهرشاد حرکتی کاملا شتاب‌زده و بدون مطالعه است و اگر هزاران صفحه مستندات هم خدمت شریف‌تان عرضه کردند باور نکنید! دم خروس این میان پیداست...

حرم امام رضا (ع) را از دست نااهلان نجات دهید؛ همان طور که در این مدت اندک نیز در تلاش بوده‌اید.

حق

 

---

پ.ن۱: کلیه تصاویر حرم به جز تصاویر فاجعه اخیر از سایت قدس درج شده است. تصاویر فاجعه اخیر را از کانال مدیای مکتوبات برداشته ام.

پ.ن۲: اگر ذره‌ای امید به اصلاح نداشتم این یادداشت را نمی‌نوشتم. متاسفانه یا خوش‌بختانه امید دارم که تولیت جدید جلوی این فاجعه را بگیرد. اگر کسی دست‌ش به دوستان آستان می‌رسد حتما این نقد را به خدمت‌شان برساند. در صورت نیاز و امید به امکان برگشت از مسیری که رفته‌اند، از کمک‌هایی که برای تبیین ابعاد این فاجعه از ما برمی‌آید دریغ نداریم.

پ.ن۳: مجموعه یادداشت‌های معماری انقلاب اسلامی اساسا سیاسی نیستند... هرچند تفکیک میان امور مختلف هم چندان معنادار نیست.

 

بعدالتحریر : دوشنبه ۲۶ تیرماه ۹۶، ساعت ۱۱ شب

در این ساعات اندکی که از انتشار یادداشت «برنامه جامع عجولانه مسقف‌سازی» می‌گذرد دوستان زیادی در قالب پیغام‌های مختلف بر موقتی بودن این سازه و سبکی آن تاکید کردند تا شاید تیغ این انتقاد کندتر شود. غافل آن‌که در صورت‌مساله و حکم آن تغییری رخ نداده است. برای نگارنده این یادداشت از ابتدا مشخص بود که این سازه به صورت سازه‌ای سبک و فصلی طراحی شده است و در مصاحبه‌های اولیای امر -که در میانه متن نیز لینک داده شده بود- این نکته آمده بود. تصمیم‌سازان به کاربرد این سایه‌بان در فصول گرم و سرد اشاره کرده‌اند و این که امکان جابه‌جایی آن نیز به دلیل ماهیت سبک آن فراهم است. 

دوستان مگر سال چند فصل است که صحن گوهرشاد در فصول گرم و سردش یعنی قریب به نیمی از سال از این تقارن حساب‌نشده و نادرست رنج ببرد!؟ فضایی که اساسا هیچ چیز کم ندارد و جزو بهترین کیفیات فضایی حرم مطهر است حالا باید به بهانه آسایش اقلیمی -که می‌توان اثبات کرد اساسا مساله بغرنجی در این صحن خاص از این بابت نیست- به کل ارزش‌های فضایی‌ش را از دست بدهد. تقارن و هم‌نشینی این کالبد سنتی با این سازه ناجور، هرچند سبک و قابل انتقال، کم کم به ادبیات صحن گوهرشاد بدل خواهد شد و فضایی که در خدمت آرامش روح و توجه و ذکر بود به یک فضای آزاردهنده -حداقل در نیمی از سال- بدل می‌شود.

تمام حرف متن این بود. اجازه چنین تقارنی در صحن گوهرشاد وجود ندارد و کیفیت ناب فضایی آن نباید دست‌خوش این تصمیمات عجولانه باشد. نسل‌های آینده از مسئولین امر حتما پرسش خواهند کرد....

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی