باید بیاید؛ تکلیف دیر نخواهد شد
فردا آخرین مهلت ثبتنام دوازدهمین دوره ریاست جمهوریست و تا امروز تقریبا با ثبتنام برخی از شاخصترین از فعالان سیاسیِ انتخابات پیشرو، هندسه کلی انتخابات دوازدهم، مشخص شده است. اما این میان هنوز ابهاماتی هست که شاید دغدغهمندان کشور نباید بیتفاوت بگذرند و این آخرین لحظات را به سهو پشت سر بگذارند.
- جناب روحانی ثبتنام کرده است و کاندیدای جریانهای سیاسی متعدد و صدالبته مورد انتخاب بخش قابل توجهی از ملت ایران خواهد بود.
- در مقابل پس از بازیهای فراوان سیاسی و کشاکش عمیق میان منتقدین به وضع موجود، جناب رئیسی نیز «مستقلا» پا به عرصه انتخابات گذاشتهاست که به زعم بسیاری، اصلیترین رقیب دولت فعلی خواهد بود. این تصور از پس آرای مکرر جمع موسوم به جمنا و تنفس جریان حزباللهی و منتقدین دولت جناب روحانی کاملا قابل هضم است. «جمنا»یی که رئیسی هیچگاه تلاش آنها برای تصاحبش را نپذیرفت؛ هرچند مانند بسیاری از ما به تلاش کلی آنها برای سامان و وحدت احترام گذاشت و خداقوت گفت.
- از گوشهای دیگر نیز مطابق تصور بسیاری از فعالان سیاسی و فرهنگی، ظاهرا جناب جلیلی به دلیل نزدیکی کلی اندیشهها با جناب رئیسی و لااقل به دلیل عدم اختلاف جدی و عمیق، تصمیم بر عدم حضور در مرحله ثبتنام انتخابات دارد که این رویه البته با روش انقلابی و خوی آرام و سلیم جلیلی تطابق کامل دارد. جلیلی نشان دادهاست که به کلیت انقلاب و آرمانهای اصیل آن بیشتر از هر حزب و جبهه و جناحی تعلق دارد و این طور کنارهگیریها و حس تکلیفها از ماهیت انقلابیِ یک انقلابی جدا نیست.
- اما در این میان، و با وجود آرای بالای جناب رئیسی در جمع موسوم به جمنا و نیز اقبال مشخص مردمی، و با وجود شایعات عدم حضور چهره همیشه در صحنه و همیشه چالشانگیز انتخاباتهای اخیر یعنی جناب قالیباف، در چند روز اخیر تحرکات وسیعی از سوی حامیان و رسانههای وابسته به او و نیز جمنا دیده میشود که جمله خبر از حضور او در کنار رئیسی در صف کاندیدای انتخابات پیشرو را دارد. این نکته با کنار هم قراردادن قطعه آخر این پازل، یعنی گمانههایی که از ابتدا بر تصمیم نهایی جمنا زده میشد، ما را به تصویری روشن و صدالبته هولناک از بازی سیاست با ملت انقلابی میرساند که هرچند به تقدیر الهی گمانی ناصواب و نادرست باشد اما در نحوهی تصمیمگیری دغدغهمندان انقلاب اسلامی در این ساعات نهایی تاثیرگذار خواهد بود. این گمانهها از آغاز و با درنظرگرفتن ترکیب اولیه جمنا، ادعا میکردند کاندیدای نهایی جمنا، جناب قالیباف خواهد بود که با رویکرد خاص وحدت مورد نظر جمنا نیز همراه است.
- نگارنده اصلا اعتقاد ندارم که قالیباف خارج از دایره انقلاب و انقلابیون است، اما یقینا در میان اینها به نوعی ارزشگزاری انقلابی قائل هستم. اما بدون درنظرگرفتن این ارزشگزاری، بازی سیاست و سیاسیورزی تغافلی و فریبناک با ملت انقلابی را -از جانب هر کس و به هر بهانهای- به طور کل به ضرر انقلاب اسلامی میدانم. فکر میکنم تنها روزی انقلاب اسلامی به مسیر سعادت نخستین خود و صراطی که او را به سپهر تمدنی خود میرساند، بازمیگردد، که آگاهی وسیعی در پشت انتخابهای بزرگ ملت انقلاب باشد؛ مثل روزهای نخستین.... پس بیاید با هم یک سناریوی زشت اما ممکن را تصور کنیم تا در این آخرین ساعات تصمیمگیری بزرگان سیاست، سادهاندیشی ما تصمیمساز نباشد!
- ظاهرا موج تخریبی بزرگی برای انصراف جناب رئیسی از امتداد راهی که رفته در تدارک و جریان است که طلیعه آن امروز -یعنی اولین روز حضور او در این عرصه- با حذر از بیمعرفتی در حق امام هشتم (ع) از سوی بزرگ و کوچک دیده شد. این موجِ بزرگِ پیش رو، چه از سوی انقلابیون و چه از دو سوی دیگر این بازی باشد، معلوم نیست جناب رئیسی را توان مقابله و ایستادگی در مقابل آن باشد؛ چه این که انگشت گذاشتن روی احساسات دینی، نزد خوبان نیز گاهی اثرگذار است. در مقابل، جریانی بزرگ نیز در تدارک ایجاد یک احساس وظیفه دینی حماسی در جناب قالیباف است که سردمداران آن از جوامع دانشگاهی و فعالان کار و جهاد و ... تا روحانیت جوان -کمسواد اما پرشور و خوشصحبت و جذاب- را دربرخواهد گرفت. بیایید تصور کنیم جمنا با همه سادگیهایش یک چیز را درست فهمیده باشد....
- جلیلی کسی نبود و نیست که بدون یک درک تکلیفی و با ساقط شدن وظیفه از خود و برداشته شدن بارش از دوش، صحنه را خالی کند.
بیاید تصور کنیم که همه میدانستند تنها کسی که میتواند بار از دوش جلیلی -موقتا- بردارد، جناب رئیسی بود.
بیایید تصور کنیم فردای خروج تکلیفی جناب جلیلی از صحنه، حالا رئیسی میماند و حوض احساسی که مدام هم میخورد و آب آسیابی که از دوست و دشمن در این حوض میریزند؛
و بیایید تصور کنیم که جناب رئیسی هرگز نخواهد توانست به امام هشتم (ع) پشت کند -مانند آن همه شهدایی که در طول تاریخ توحید به امامان و پیامبران خود در صحنه نبرد پشت کردند و پیش چشم آنها به خون و زمین غلطیدند-
و بیایید تصور کنیم که حالا جناب قالیباف نامزد «لاجرم» جریان انقلاب باشد؛
این تصورات زشت اگر به احتمالی ضعیف درست باشد، یک صحنهی تمام عیار تزویر و سالوس ریایی سیاست خواهد بود که انقلابیون با پاکترین فرزندان خود خواهند داشت...
- برای همین است که جلیلی «باید بیاید» و مانند یک سرباز شمشیر بزند و نگذارد کسی این میانه تصور سیاستورزی کند؛ فرصت برای ادای تکلیف بعد از این هم خواهد بود؛ انشاالله