#هشتگهای بیمعنی
این روزها در ادبیات فضای مجازی هشتگ یعنی # که صدالبته در واقع نماد عدد (Number Sign) است به عنوان یک کلمه و نماد معنادار پذیرفته شده است. شما با درج # در کنار یک عبارت متنی آن را به یک گزاره قابل ارجاع، به یک ایندکس تبدیل میکنید. با همین علامت موجهای شبکهی مجازی راه میاندازید و خودتان را در صدر لیست تحول و گردش فضای مجازی (Trend) جا میدهید... به ظاهر همه چیز دارد نو به نو میشود. تعاملی جدید، ابزارها و ادبیاتی جدید و صدالبته جهانی جدید.
همه چیز جدید!
اما ما فکر می کنیم در این میان ما هنوز همان انسانهای عمیق و هوشمند یگانه کره زمین هستی هستیم و همه مسائلی که برای ما و انسانیت مهم است کماکان به همان وضع سابق در این بستر به شدت تغییریافته اهمیت و به تعبیر دقیقتر حقیقت دارد!؟ یعنی همه چیز دارد عوض میشود و ما هنوز و همیشه آدمهای حقیقی با همان عمق تاثیر و تاثر همیشه تاریخ هستیم و مسائل مورد اهمیت ما کماکان همان قدر اهمیت دارد که در طول تاریخ اهمیت داشت!؟
مثلا فکر می کنیم اگر یک مفهوم با هوچی گری رسانهای و هشتگی رسید به لیست نمایه تحول فضای مجازی و اصطلاحا ترند شد! کماکان واقعیتی را که به طور طبیعی و در تاریخ داشت با خودش به همراه دارد؟ یا اساسا به همان میزان که این تحولات فضای مجازی شوخی بیش نیست و به همان میزان که این فضا اساسا از حقیقت خالی ست و یک جور بازی لوس زمانه با مفاهیم و واقعیتهاست، این ترندها هم خالی از واقعیت هستند......
تصویر کنید Islam را ترند کردید! اصلا این دیگر اسلام است؟ یا حتی نمادی برای رسیدن به اسلام است؟ اساسا سرچی و کلیکی که در پس این ترند در جامعه جهان مجازی رقم میخورد به چیز قابل ارائهای که بهرهای از واقعیت داشته باشد خواهد رسید؟ یا به نوعی اسلام را دستمایه شوخی کودکانه جهان کمیت (جهانی که خالی یا به شدت فقیر از کیفیتهای واقعی پدیدههاست) کردهایم؟ تکلیف #آرشـصادقی ها را که دیگر نپرسید که سخت سخیفتر از این حرفهاست......
شاید بد نباشد برای صاحبان خرد که توجه دو چندانی به اصل قضیه کنند.
# در واقع نماد عدد (Number Sign) است. بچههای برنامهنویس خوب میفهمند که چه میگویم. شما در شبکههای مجازی با هشتگ زدن یک مفهوم آن را از همان موجودیت کلامی خودش که دربردارنده آخرین بازماندههای کیفی مفاهیم بود هم خالی میکنید. چنین تعابیر رقومی اساسا دربردارنده هیچ حقیقتی نیستند.... جریانهای اجتماعی وابسته و یا متاثر از آن، #شلوغیهای_رسانهای، #نوسانات_بازار_سهام_و_ارز متاثر از این ترندها و ... و حتی #انقلابها و #کشتارها و #شلوغیهای فیزیکی متاثر از این #ها اساسا بهرهای از واقعیت ندارند.... آن کسی که در راه چنین کمیتهایی جان می دهد، خیلی پیشتر از #کیفیت_انسانی خارج شده بوده است. ایضا کسی که در منجلاب این شلوغی ها از #اندیشهای خالی میشود یا تصور #فهم و اندیشهای میکند، بهرهای از واقعیت #اندیشه نداشته و ندارد....
بعدتر در مورد # و شاید اساسا در مورد خطای بزرگ زندگی مجازی و وجوه مختلفش بیشتر مزاحم میشود.
پ.ن: به اصرار دوست بزرگی که برادری بزرگترم را برعهده گرفته است دارم می نویسم! اما به خلاف خواست او، در جهتی که اساس این فعالیتها را به چالش بکشد....