مناظره؛ لگدمال شفافیت
در خبرها آمده که مناظرات انتخاباتی امسال به صورت ضبطی خواهد بود و این تصمیم از جانب وزارت کشور دولت وقت گرفته شده است. هرچند با رد صلاحیت آن کسی که توان داشت دولت وقت را در مناظرات به خاک سیاه بنشاند و تشت رسواییش را از بام به زمین اندازد، احتمالا دیگر اصراری روی این مساله از طرف دولت نخواهد بود و بازی بچهگانه توصیه ریایی رئیس جمهوری به زنده بودن مناظرات، کار خودش را خواهد کرد و مناظرات زنده خواهد شد ؛ چرا که از نظر دولت آن خطر اصلی از میان رفته است، اما اصل مساله کمکان باقیست.
پیشتر بارها در گفتگوهای نزدیک با دوستان و آشنایان و گاهی در فضاهای مجازی، به این نکته رسیدهایم که اصلیترین معضل سیاسی کشور و نیز اساسیترین ضعف ساختاری اداره جامعه ما مساله شفافیت است. عدم شفافیت در سطوح خرد و کلان -هرچند گاهی به ناروا- متاسفانه همیشه تبعات مشخص برای کشور دارد، که از اساسیترین آنها، تصویر ناپاکیست که از پشتصحنه روابط سیاسی و اداری کشور، در ذهن مخاطب داخلی و دیکتاتوری خاصی که در ذهن مخاطب خارجی نقش میبندد. این تصویر هرچند در اکثر موارد دور از واقع است و هرچند در بسیاری از موارد نظام اسلامی برای مصلحتهایی موجه از شفافیت میگریزد، اما شکلگیری آن حتی در بسیاری از معتقدین به نظام آن هم به مرور زمان امری اجتنابناپذیر است. کافیست در طول زمان، کژیهای ساختاری نظام روزبهروز افزوده شود تا دیگر این تصویر به جزو لاینفکی از حیات سیاسی کشور و ملت تشکیل شود. درست مثل این روزها....
شگفتآورتر آن که در غالب دورانهای سیاسی کشور، منادیان آزادی و آزادی مدنی و اصول و شفافیت و تدبیر و امید، خود بزرگترین موانع تحقق شفافیت در کشور بودهاند. دولت اخیر، که با تصویرسازی مخوف از دولت گذشته توانسته است ثبات اولیه خود را تا امروز حفظ کند، در کارنامه چهارسال خود پدیدهای در شفافیتگریزی ساختاری در تاریخ جمهوری اسلامی بود. تصمیمات حساس این دولت و خرابیها و فقدانهایی که در بسیاری عرصهها نظیر نفت، هستهای و سیاست خارجی، آموزش عالی، تولید و اشتغال، رکود و اقتصاد، مسکن و عمران و حتی فرهنگ به بار آورد، جمله در خفا و بدون دخالت مردم و حتی آگاهی آنها رخ داد. این دولت در آخرین گام فرار از شفافیت -و البته احتمالا با تصور آمدن احمدینژاد و رسوایی دولت به دلیل فقدان کارنامه نزد دولت و وجود آگاهی و توان مناظره نزد احمدینژاد- چیزی را به مسلخ محافظهکاری برد که اساسا با شفافیت معنا پیدا میکرد.
مناظرههای انتخاباتی اصلا برای سنجش عیار منطق و توان اقناع و ادب و آگاهی تعریف شدهاند و در تمام کشورهای منادی آزادی امری رایج هستند. مناظره وقتی از زنده بودن بیافتد و مرده باشد، چیزی جز یک شوی تبلیغاتی رسانهای نیست. لاجرم معیار سانسور احتمالی آن را نیز دولت وقت و کمیتهی تخلفاتی تعریف خواهد کرد که رسالتش را در کارمندی دولت وقت جستجو میکند....
البته باز خدا را شکر که در جمهوری اسلامی این نگاه نابرابر و ناموجه را بیشتر از منادیان اعتدال و امید و اصلاح میتوانید ببینید.... همین ریا و دروغ آمیخته با جریان چپ در ایران است که آنها را تو دل برو نمی کند! :)
پ.ن۱: با رد صلاحیت احمدینژاد حضرات وزارت کشور و حضرت رئیس جمهور میتوانند نفس راحتی بکشند... نیاز نیست بترسید! باقی کاندیدا یا از خودتان هستند یا توان احمدینژادی در به چالشکشیدن شما را ندارند و یا ادبشان اجازه نمیدهد.... نیاز نیست دیگر دست و پا بزنید آقای رئیس حمهور!
پ.ن۲: امیدوارم نصیحتکنندهگان مفسد پیرامون احمدینژاد او را در مقابل این واقعیتی که خودش انتخاب کردهبود تحریک نتوانند کردن.....