انما یعمر مساجد الله من آمن
جمعه, ۱۸ آذر ۱۳۹۰، ۰۸:۱۰ ق.ظ
این مطلب در تاریخ 4 دی 1389 در وبلاگ قبلی یانون منتشر شده بود و تنها به منظور آرشیو شدن این جا هم منتشرش می کنم.
-----------------------
خیلی از افراد اهل ایمان این روزها تا اسم معماری یا هنر اسلامی رو می شنون، سریع تو ذهنشون طاق و قوس و نگاره های اسلیمی نقش می بنده! برا همین وقتی می خوان مثلا معماری رو اسلامی کنن، میان و پنجره های قوسی به کار می برن یا مثلا کاشی فیروزه ای سر در بنا نصب می کنن!
سوال!؟
آیا واقعا فرم خاصی می تونه وجود داشته باشه که مترادف معنویت و یا به طور خاص اسلام باشه!؟ آیا مثلا قوس در خودش چیزی داره که هر وقت در جایی به کار بره اون فضا اسلامی می شه و هر وقت نباشه یه جای کار می لنگه!
آیا مثلا ستاره ی شش پر یعنی یهود، و هر جا که بیاد مثلا تو یه نورگیری متعلق به یه فرودگاهی تو غرب تهران! یعنی نشانه ی سیطره و نفوذ یهود صهیونیزم در قلب ام القرای جهان اسلام!؟
آیا مثلا اگه اومدیم و طرح مناره دار کردن همه ی مساجد پایتخت رو بدون هرگونه نگاه تبلیغاتی و تنها به دلیل حفظ شئونات اسلامی! اجرا کردیم، معماری مساجد پایتخت رو اسلامی کردیم!؟ یا مثلا اگه اومدیم و تصویب کردیم که دیگه کسی تو پایتخت اجازه نداره روی ساختمونش هرم بنا کنه، پای فراماسونری رو از عرصه ی شهری قطع کردیم؟
ممکنه جوابم بدی که "خب آره! " شاید هم بگی "نه ولی بلاخره جامعه یه چیزی رو معنوی می دونه دیگه! باید بهش احترام گذاشت....یا جامعه ذهنیت هایی داره خب نمی شه که نادیده گرفت!!! خب"
×××
می دونین چرا غرب به این نقطه در تعریف هنر رسیده که دوران مدرن رسیده ومن هم تو پست قبل اشاره کردم؟ برای همین چالشی که امروز من و تو هم بر سر فرم و هنر و معماری اسلامی و غیر اسلامی داریم. برای این که نه می شه یه مفهوم رو توی یه فرم و یه قالب محصور کرد و از اون طرف هم نمی شه هر فرمی رو به هرمعنایی چسبوند!
- بماند که الان غرب در پس از مدرنش دیگه به خودش راحتی داده و خودش رو از قید این دعواها خلاص کرده و گذاشته تا هرچیزی رو به هرچیزی نسبت بدن! آخه دیگه معیاری نمونده تا بتونه بشه سنگ محک آدم ها!!! -
اما برای جهان غرب قبل از مدرن و برای من و توی بیخیال مدرن و بعد و قبلش! این دعوا وجود داره! این که نمی شه هر فرمی رو واجد هر معنایی دونست از اون طرف معنا رو نمی شه به راحتی مترادف فرم کرد!
تازه ما که نمی تونیم بی خیال رد شیم از کنار این همه نمادها و نشانه های مترادف با این فکر و اون فکر که از دنیای تبلیغات تا معماری و سینما و رسانه تا دل رمان ها و شعرها رو پر کردن!
پس راه شناخت کجاست؟ سنگ محک ، میزان ، عیار نقد ...... راه شناخت کجاست؟
خداوند تنها یه دستور داره برای اهل هنر ، یه جا تو قرآنش، که چه شکلی بکشن و چه جوری بسازن و اصلا چی بسازن و و و و
خدا تو قرآنش می فرماید: انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوه و اتی الزکوه و لم یخش الا الله ....
-----
چه قدر شبیه حرف این هنرمندای مدرنه که من و تو دوست نداریم آثارشون رو حتی نگاه کنیم....
اون ها که همه چیز رو به انسان هنرمند برمی گردوندن!
- ۹۰/۰۹/۱۸