جریان انحرافی یا جریان های منحرف!؟
شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۰، ۰۹:۲۸ ق.ظ
این مطلب در تاریخ 12 خرداد 1390 در وبلاگ قبلی یانون منتشر شده بود و تنها به منظور آرشیو شدن این جا هم منتشرش می کنم.
---------------
این روزها خیلی ها دوست دارند از فلانی و بهمانی گافی بگیرند و بکوبند بر سر دولت،خیلیها به نظر توهم، اصلا دولت احمدی نژاد را در مقابل حاکمیت قرار میدهند و میخواهند بر طبل حاکمیت دوگانه بکوبند.گروهی از مخالفان تمام انقلاب و اسلام هم بشکن و بالا انداز امید دارند تا از این آب گل آلود ماهیهای متناسب با دهانهای خود را صید کنند.غافل از این که ما اصولا با آدمها کاری نداریم!سخت میشود این مفهوم را برای کسی که درک دقیقی از معرفت دینی ندارد شرح داد؛ به خصوص اگر این روزها گرفتار بازیهای سیاسی باشد؛ به خصوص اگر شما را -مانند خودش- وابسته به مسلکی بداند و نتواند تصور کند که تو داری با یک اصل و سلسله اصول ازلی کار میکنی... به خصوص سخت می شود شرح دادن این معنا برای اینها.....اما به هر تقدیر؛ما اصولا در اسلام با آدمها کار نداریم.در قرآن خداوندی گاهی بعضی آدمها ویژه مطرح شده اند؛ شخص پیامبر(ص)، اهلبیت و ذی القربای پیامبر مصطفی و سایر پیامبران الاهی....
وقتی دقیق میشوی میبینی اینها را هم خداوند آن گونه ستایش میکند که اینها هرآنچه باید، کردهاند و تبدیل به شمایلی از خیر شدهاند؛ اینها دیگر خودِ خودِ خیرند و از این جهت به شخصه مورد احترام هستند. تازه همینها را هم قرآن گاهی برخوردهایی دارد باهاشان که اگرچه تغزلهای میان عاشق و معشوق است اما در نگاه جزیی ما گاهی خیلی گران میآید؛
.... فَاِن لَم تَفعَل فَما بَلَغتَ رِسالَةَ
.... وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا ، إِذًا لَأَذَقْنَاکَ ضِعْفَ الْحَیَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنَا نَصِیرًا
.... وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَیْنَا وَکِیلً
.... وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ، لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ، ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
.... وَمَنْ یَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّی إِلَٰهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَٰلِکَ نَجْزِیهِ جَهَنَّمَ ۚ کَذَٰلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ
اینها صغرا کبری نیست که می چینمها!
دست آخر مراد آنست که این مرام، اسلام عزیز، اصولا با آدمها کار نمیکند! با اصول کار میکند و هر کس را نسبت به این اصول موضعی است!ملت عزیز ایران در چند سال گذشته به خدمت رای داد! پای خدمت گذارانش هم میایستد و تا با اصول همراه هستند پشت آنان است. اما لاجرم هر کس در نسبت با حق دچار تزلزلهایی میشود گاهی!ملت از خطاهای آقایان متنفرست و این همه به خاطر شوق بیش از حد ملت به گفتمان انقلابی ست که احمدی نژاد و دولت ش در چندساله ی اخیر دوباره احیا کردند.خیلی نامردی می کنند این ها که دولت را در احمدی نژاد و احمدی نژاد را در این خطا رفتارهای گاه به گاهش خلاصه می کنند. دولت بدنه ی عظیمی ست که گاهی ممکن است پدر و مادر و برادر و خواهر ما را هم در بربگیرد و این بدنه ی عظیم امروز خوب دارد پیش می رود.
احمدی نژاد هم به عنوان مدیر این بدنه خوب دارد گفتمان خدمتی را که احیاگر آن بود به عمل می رساند. خب. بالطبع او یک آدم است و اشتباه می کند و اگرچه گران تمام میشود اشتباه بزرگان، اما بلاخره نمی توان احمدی نژاد را هم سنگ اشتباهاتش دانست.
تازه بر فرض این که خدای ناکرده رئیس جمهور ایران از مسیر اسلام و انقلاب خارج گردد، در نهایت تاریخ انقلاب اول بار نیست که با ناتوانی برخی انقلابیون در کشیدن بار امانت بزرگ آن روبه رو میشود. امانت انقلاب الاهی اسلامی آن گونه سنگین است که جز انسان های انقلابی هم سنگ و همترازِ انقلاب، کسی را یارای کشیدن بار آن نیست و هر کس روزی خدای ناخواسته از کشیدن بار آن شانه خالی کند، گرانی آن، تنها شانههای خودش را خرد خواهد کرد و بزرگواری دیگر از سربازان انقلاب جای خالی شانههای پیشینیان را پر خواهد کرد...
انقلاب اسلامی وابسته به اشخاص نیست و این باید فهم شود.....
-----
اما در باب جریان انحرافی یا جریانهای منحرف!
از آغاز انقلاب اسلامی جریان های زیادی در هر دوران به واسطهی ناتوانی از کشیدن بار امانت انقلاب در سوداهای راحت طلبی و بی ایمانی، از مسیر آن منحرف شده اند. همان اوایل "دولت موقت" و "مجاهدین خلق" و "نهضت به اصطلاح آزادی" و بعدها جریانات موسوم به "اصلاح طلب" از جمله جریاناتی بودند که از مسیر انقلاب و گفتمان امام منحرف شدند و این ها گرچه هر کدام ضربه ای به قامت انقلاب به حساب می آمد اما در عین حال به مدد خداوندی هر کدام تجربه ای شد بر تجربه های ملت و اطمینانی شد برای دل های مومنان.
در سال های اخیر اگرچه دولت نهم و دهم با گفتمانی بسیار نزدیک به گفتمان امام -به شهادت دوست و دشمنش- آغازگر تحولاتی در ایران بود اما از آغاز خطر شعبه ای شبه فکری در حلقه ی نزدیکان رئیس جمهور مطرح بود.
با وجود آن که هنوز انحراف و میزان انحراف این گروه به صورت گمانه و شایعه مطرح است و هنوز از زبان مرجعی رسمی که وظیفه ای دینی بر دوش ملت مسلمان بگذارد ، حکمی در قبال این گروه و این نگاه صادر نشده است ، جریان های منحرف دیگری نظیر همین جریان انحرافی غائله های سال 88 و آشوب های آن روزها ، با دست گرفتن و تاکید بر انحراف این گروه سعی در پاکسازی خویش و منحرف کردن اذهان مردم از انحراف جریان منتسب به خودشان دارند.
مبارزه با انحراف خوب است. بنده هم حتی به قدر فهمم جریان ناهم خوان موجود در دولت را دارای اندیشه های انحرافی می دانم و مطلقا از ایشان دفاع نخواهم کرد،
اما مبارزه با انحراف از دست آنانی برمیآید که خود در مسیر مستقیم اند و یا منحرفانی که با اذعان به انحراف خویش راه توبه را برگزیده اند.
در حالی که امروز رهبری عزیز مانند تمام این دوران پرافتخار زعامتش مصر بر اجرای قوانین است، منحرفین مسبب غائله های سال 88 و جریان های منحرف شده در این سی ساله با شکوه، به طور همافزایی تلاش دارند تا در پس انحراف این گروه اندک خود را مخفی نمایند . این مساله را ملت خواهند دید و دوران تاکتیک های سیاسی چنینی خیلی وقت است که گذشته است....
بی شک اخبار و شایعه های مطرح برای مشکلات احتمالی در روزهای آینده، حتی اگر بنیانی در جریان انحرافی موجود در دولت داشته باشد، به واسطه ی همین منحرفین سابقه دار در حال تقویت و حتی همکاری پشت پرده است.
برای آنان که اهل صلاح و حق اند می نویسم:
انحراف را تنها می توان به راه راست آزمود.
صراط مستقیم جریان انقلاب... گرفتار بازی های گروه های منحرف نشوید......