یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

متن مشترک وین به رغم خطوط قرمز تعیین‌شده و شاید به طمع و امید تسلیم رهبری و در عمل انجام شده قرار دادن او و مجلس شورای اسلامی، در هتل کوبورگ میان دولت‌مردان ایرانی و شش قدرت جهانی تنظیم شد. متنی که جریان دولت تلاش دارند بدون درنظرگرفتن رویه قانونی، آن را توافق بنامند و دهان منتقدان را ببندند. و البته متنی که متاسفانه هنوز برخی از دردمندان اخلاق‌مدار داخلی حواس‌شان نیست ‍(۱) که رد آن از سوی رهبری یا مجلس هزینه کمی ندارد و تصور کرده‌اند که یک گفت‌گوی شبانه دوستانه ساده میان کری و موگرینی بوده و همین... هرچند خدا را شکر مجلس متعهد است که در صورت عدم مطابقت این سیاهه با خطوط قرمز انقلاب اسلامی آن را غیرمعتبر اعلام کند و رهبری هم به سیاق صراحت الاهی این سال‌هایش یقینا منافع ملت را معامله تخواهند کرد و تنها کار برای انقلاب سخت‌تر شده است و ضیافت جام زهری و ...... اما این‌ها و اصلا کل توافق آن چنان مهم نیست که در مقابل رسانه‌ها پر از خبر‌هایی می‌شود که  از شادی عده‌ای از مردم بعد از توافق وین مخابره می‌کنند.

این یادداشت را ۲۱ خرداد ۹۴ نوشتم و برای انتشار به یانون‌دیزاین دادم. بعدتر خبرگزاری‌ها هم بازنشرش کردند. محض ماندن در سابقه این پرونده معماری انقلاب اسلامی به عنوان دومین یادداشت این پرونده این‌جا بازنشرش می‌کنم....

———-

ساختمان جدید حرم امام خمینی (ره) ۱۴ خرداد با حضور مردم افتتاح شد. از انتشار اولین تصاویر رسانه‌ای از کالبد حرم تا ورود مردم به حرم یک هفته‌ای انتقادات و گفت‌گوهای رسانه‌ای متفاوتی پیرامون این ساخت و ساز جدید ایراد شده بود که هیچ کدام مسؤولان مربوطه را مجاب نکرد. دست آخر مسؤول مستقیم قضیه با حضور در بخش گزارش خبری شبکه دو با دفاع کامل از تصمیمات و معماری حرم آن را معماری ایرانی-اسلامی درخور امام و انقلاب دانست که به هیچ وجه صفات مسرفانه زیبنده آن نیست و حتی در نسبت با معماری آن، به شهادت متخصصان هزینه‌هایی نصف هزینه عرف را در پی داشته است. و این یعنی صرفه‌جویی زاهدانه در ساخت حرم امام!

معماری ایرانی اسلامی!

این کلمات چماقی بود که مسئولان امر تقریبا هر منتقدی را با آن شتم و از صحنه بیرون کردند. فارغ از این که کمتر منتقدی انتقاد خود را معطوف به این ادعا کرده بود و انتقادات بر روی حرکت مسرفانه و تجملاتی حرم امام در ساخت و ساز آن تاکید داشتند. اگرچه مسئولان امر به شیوه‌های مرسوم بدون توجه به این انتقادات در فرافکنی‌های خود حتی تمام مجموعه شهرآفتاب و سازمان‌های خدماتی تاسیس شده را موضوع بحث منتقدین جلوه دادند و منتقدین را به مخالفت با خدمت‌گزاری به مردم و احترام به امام متهم کردند اما از آن‌جا که عمده توجه مخالفین و منتقدین به معماری بخش آرام‌گاه امام و تجمل آن بود و در جواب نیز مسئولین با ادعای ایرانی اسلامی -این ادعای همیشه‌گی مستعمل این روزها- دهان منتقدین را بستند، در این یادداشت سعی داریم بررسی کنیم که این صفت‌ها و ادعاها تا چه میزان با واقعیت معماری حرم امام خمینی (ره) تطبیق دارد!؟

پس طبعا این یادداشت یک یادداشت فنی و نه سیاسی‌ست که تنها به گوشه‌ای از مسائل فنی می‌پردازد و نه حتی همه نقد فنی ممکن بر این بنا، و اگر کسی مایل است از منظری فرهنگی- دینی و یا سیاسی‌تر به مساله نگاه کند کافی‌ست مجموعه انتقادات این روزها را مرور کند و یا در اشاره قدرت‌مند رهبری در سخن‌رانی روز ۱۴ خرداد دقت کند.

انقلاب اسلامی نشان داد که می‌شود خیلی چیزها را بازتعریف کرد. خیلی عادات و خاطرات را از طول تاریخ بیرون کشید و بازخوانی کرد و فقیهانه با آن‌ها روبه‌رو شد و با تصمیمی جدید انتخاب‌هایی جدید گرفت. از این نظر نمی‌توانیم انتظار معماری انقلاب اسلامی را نداشته باشیم. معماری انقلاب اسلامی بی‌شک با معماری اسلامی -به معنای عرفی دانش‌گاهی‌ش که نوعی سنت‌گرایی‌ست - تفاوت خواهد داشت.

اگر صفویه در پس اثبات شیعه به عنوان یک حکومت و البته در حد و حصر اندیشه ملوک خود راه اثبات سیاسی‌ش را در ساخت معماری‌های عظیم و پرکار صفوی می‌بیند انقلاب اسلامی از آغاز جور دیگر نظام شیعی خود را به دنیا نشان می‌دهد. امام خمینی مردی که شاید کم‌تر کسی در این که آگاهانه انتخاب می‌کرده‌است، ابهام داشته باشد، از آغاز چه در قم چه در فرانسه و چه در تهران نشان می‌دهد که عظمت حکومت‌ش را در بناهای رفیع و تزئینات نمی‌بیند. اگرچه ممکن است بگویند  زمان این حرف‌ها هم گذشته بوده است اما مگر حکام عرب تا همین امروز برای کاخ‌ها و برج‌های‌شان گران‌ترین و مفرطانه‌ترین معماری‌ها را به کار نمی‌گیرند؟ یا مگر پهلوی از عیاشی و تجمل و تزویر چیزی کم می‌گذاشت؟ اما امام خمینی از آغاز به ساده‌ترین و بی‌آلایش‌ترین‌ها بسنده می‌کنند. 

مدت‌هاست می‌خواهم پراکنده در مورد معماری انقلاب اسلامی (و نه معماری اسلامی) بنویسم. چیزی که کم‌تر جامعه دانش‌گاهی انگیزه دارد به آن بپردازد و باورمندان به انقلاب اسلامی هم کم‌تر تا کنون به آن نزدیک شده‌اند. دانش‌کده‌های معمازی کمی عقب‌تر از تاریخ هستند و پیش‌روترین آن‌ها، آن هنگام که بخواهد به هنر و معماری معاصر بپردازد نهایتا دوران پهلوی اول و دوم را می‌بیند. در واقع دانش‌گاه‌های ما به جای آن‌که در پی حل مسائل کشور باشند محتاطانه سعی می‌کنند بگذارند تا تاریخ و گذر زمان بار رسالت‌شان را از دوش بردارد. منتظرند تا انقلاب اسلامی‌ هم آن‌گونه معاصر بشود که تاریخ خودش آن را قضاوت کند و این یعنی تمام آن‌چه سواد سیاه دانش‌گاه می‌شود، برای به کار نیامدن است....

سعی می‌کنم گاه‌گاهی پراکنده از معماری (و شاید گاهی عمومی‌تر هنر) انقلاب اسلامی بنویسم و برای همین این سرفصل را به طور خاص درست کردم.