- ۱۹ آذر ۹۰ ، ۱۱:۰۹
- ۱ نظر
این مطلب در تاریخ 19 مهر 1390 در وبلاگ قبلی یانون منتشر شده بود و تنها به منظور آرشیو شدن این جا هم منتشرش می کنم.
-----------------
امسال نمی دانم چه شده این ذیقعده را پر کرده صولتش.
---

من هیچ وقت مشهدی نبودهام. یعنی آن چنان نبودهام که احساس کنم یک گوشه قلبم را در جایی که خورشید هر صبح طلوع می کند جاگذاشتهام.
اما این روزها ، گویا تمام قلبم را تسخیر کرده .....
نمی دانم چه سریست که شمسالشموسش خوانند؛ وقتی این خانوادهی مهان، خورشیدهای عالم وجودند، لاجرم این آقای بزرگ، خورشید خورشیدهاست ...
نمی دانم چه سریست که شمسالشموسش خوانند.
وقتی قرار باشد و این قرار را دیگری گذاشته باشد لاجرم راهی نداری. کشان کشان است این جا....