یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «story» ثبت شده است

این مطلب در تاریخ 22 دی 1389 در وبلاگ قبلی یانون منتشر شده بود و تنها به منظور آرشیو شدن این جا هم منتشرش می کنم.

-----------------------

واقعا چه تفاوت عمده ای میان تاریخ مستند و داستان تاریخی وجود دارد که این چنین برای اثبات ضرورت بازتعریف محتوای تاریخ هنر و تمدن، از این نقطه آغاز می‌کنیم؟ چه ضرورتی دارد که ریشه‌ی این بحث را در این خاک بنا نهیم ؟

آن‌چه موجب این آغاز می‌گردد، تمایل این نگاشته و سلسله بحث‌ها به هم‌زبانی با بشر معاصر و تکیه بر نقاط مشترک است. می توان فریاد زد یا نوشت که من این را قبول ندارم، اما بی‌شک این اعتقاد هر چند درست در سطح اعتقادی شخصی می‌ماند، درحالی‌که در بازتعریف گفتمان‌های موجود، یک طرف قضیه جهان غرب و انسان معاصر است و اگرچه هدف مجاب‌کردن او نیست اما هم‌زبانی با او و حرکت در مسیر مشترکات امری خیر به نظر می‌آید. قل تعالوا الی کلمه سوا بیننا و بینکم ان لا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا .....

تردید در شیوه‎های تاریخ‎نگاری، موضوع جدیدی نیست و تنها به حوزه‎های هنر و معماری محدود نمی‎شود. اریش فون دنیکن[i] از کسانی است که سیر تاریخ جهان را در کتاب‎های "ارابه خدایان" و "تاریخ نادرست است"، در دوره‎های معاصر مورد تردید قرار داد. پیش‎تر نیز در سال‎های میانی قرن بیستم، دست‌آوردهای دانش‌مندان نشان می‎داد که هم‎ارزی دقیقی میان کتاب‎های مشهور تاریخی، و دستاوردهای باستان‎شناسانه وجود ندارد. افزون بر این، در مورد بخش‌های مهمی از تاریخ، نظیر تاریخ باستان، به شهادت تاریخ‌نگاران مشهور نظیر جنسن، اسناد قابل اعتنایی در دست نیست.

تاریخ نگاری امروز، همان طور که در پست قبل و در همین جا نیز اشاره شد، نه در معنای تاریخی اسنادی و غیرقابل خدشه که در معنای تعریف روایتی تاریخی‌ست. در واقع هر مورخ با ملاکی معین، سیر از اسناد تاریخی تا داستان تاریخی را طی می‌کند و این میزان و ملاک هرچه‌که باشد در قالب زبانی روایت‌گر به نام مورخ بروز ظهور پیدا می‌کند. مورخ هر معیاری که داشته‌باشد، چه آن‌ را علناً بیان کند و چه آن‌ را مخفی بدارد، در پایان روایت خود را از وجه اول تاریخ یعنی اسناد بیان‌ می‌کند.

این مطلب در تاریخ 19 دی 1389 در وبلاگ قبلی یانون منتشر شده بود و تنها به منظور آرشیو شدن این جا هم منتشرش می کنم.

----------------------

 

این که نوشتم بازی در زمین حریف است و از نو باید نوشت، خیلی جدی نوشتم!
از این پست تا چند پست تنها در موضوع تاریخ هنر و ضرورت بازتعریف‌ش می‌نویسم که این روزها بسیار درگیر تاریخ هنر هستم!
بنا را در این بلاگ بر آن گذاشته‌ام که مطالب کوتاه بنویسم، چرا که خودم هم تمایل چندانی به خواندن متون بلند در وب ندارم، شاید بعدها هرگاه سلسله مباحثی تکمیل شد به صورت مقاله‌ای بلند هم در این بلاگ گذاشته شود.
در مورد این کوتاه‌نویسی اگه برخطا هستم آگاهم کنین!
×××
تفاوت میان «تاریخ»[i] و «داستانِ تاریخی»[ii] موضوعی بسیار کلیدی در ورود به مساله‌ی ضرورت بازتعریف متون تاریخ هنر است. این که آیا واقعا ضرورت دارد که متون تاریخ هنر و تمدن را از نو بنویسیم یا نه در ارتباطی تنگاتنگ با پاسخ به یک پرسش است. موضوع اصلی بر سر آن است که محتوای تاریخ هنر مشهور امروز بر چه اساسی بنا نهاده‌‌شده‌‌است؟
کتب مشهور زیادی در باب تاریخ هنر، امروز به عنوان مرجع به حساب می‌آیند. "هنر در گذر زمان" هلن گاردنر، "سی و دو هزارسال تاریخ هنر" فردریک هارت، "تاریخ هنر" جنسن و "داستان هنر" گامبریچ و ... !
 
Story of Art ; Gombrich