- ۱۹ آذر ۹۰ ، ۰۹:۲۲
- ۰ نظر
این مطلب در تاریخ 28 فروردین 1390 در وبلاگ قبلی یانون منتشر شده بود و تنها به منظور آرشیو شدن این جا هم منتشرش می کنم.
------------------
معمولا وقتی اتودی از طرحی میزنی خیلی دل می بندی به آن اتود. آن قدر که دیگر نمیشود نقدت کرد؛ یعنی نقد راهی ندارد به نگاه تو که دوخته شده به طرح خودت و حاضر نیست افقی دیگر را نظاره کند.
این وقتها یا اهل دقتی یا نیستی!
اگر نباشی که در این دور باطل سرگردانی و مدام دور طرحت میگردی و قربان و صدقهاش میروی و تا آخر نیز بر همان غلطهای احتمالی میمانی و زمانی که نمرهی ارزشیابی طرحت میآید متوجه میشوی که خطا کرده ای!
- تازه باز اگر اهل غرور نباشی؛ که اهل غرور این موقع متوجه میشوند که چقدر داورها به خطا هستند (!) و بیشتر در خطای خود فرو میروند.-
اما اگر اهل دقت باشی و به قول بچههای آتلیهمان به مقام خودکرکسیونی رسیده باشی، کافیست برگردی از آغاز و خود را محک بزنی؛ که این طرح از کجا آمده و کجاهایش چرا تعلق تو را به خود مشغول کرده!!!؟