یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد» ثبت شده است

معماری هر دوره، پژواک زندگی مردم زمان است. اما آن‌چه که در تاریخ از معماری‌ یک دوره می‌ماند عموما بخش محدودی از عرصه معماری‌ست که توسط حکومت‌ها یا قدرت‌های منطقه‌ای یا اربابان ثروت و ... طرح‌ریزی و اجرا می‌شود. معماری بدنه مردمی هر زمان، به دلیل عدم برخورداری از کیفیت ساخت، ابعاد کوچک و تغییر ذائقه‌ها و ...، خیلی زود جای خود را به آثار نسل بعد می‌دهد و این میان پروژه‌هایی که به لحاظ وسعت و کیفیت و تاثیرگذاری فراتر از زمان خود بازی می‌کنند چندان نیستند. همین امروز اگر به گذشته برگردیم، آثار معماری محدودی برای ما مانده است که اگر تاریخ هر کدام را مرور کنیم می‌بینیم همه برخوردار از حمایت حکومت‌ها یا در مواردی مانند محدود خانه‌های قدیمی سه سده اخیر، برخوردار از قدرت خاندان‌های متمول زمان خود هستند و یا به دلیلی قدرت‌مند نظیر مذهب مانند مساجد، در هاله‌ای از قدس یا حفاظت قرارگرفته‌اند. حکومت‌های هر زمان، اگر نگاهی وسیع‌تر به تاریخ و تمدن داشته باشند، حداقل روی این آثار بزرگ زمان خود توجه دوچندان خواهند داشت.

kz6x_b5bad7e8-3bb9-43c2-aab3-6d724e0abebf.jpg

بازار کهنه قم؛ ماندگار در پس قدرت سرمایه سنت در ارتباط کامل و احترام به زندگی پیرامونی

پروژه ایران مال که به کارفرمایی بانک آینده و در واقع خانواده انصاری ( با حضور چهره‌ی شاخصی چون علی انصاری) در حال ساخت و ساز است در زمینی به مساحت حدودی ۳۰ هکتار و با زیربنایی در حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار مترمربع تعریف شده است! اهل فن معماری و آن‌هایی که به نحوی با ساخت‌وساز سروکار دارند خوب می‌دانند که این عدد چقدر بزرگ است!

معماری ظرفیت آن را دارد که با زمان و در پس نیازهای جدید توسعه پیدا کند. اصلا بناهایی که در تاریخ منجمد می‌شوند تنها به کار موزه‌ها و میراث فرهنگی می‌آیند. ما در ایران و در بخش بزرگی از جهان که تاریخی اسلامی را دیده است توفیق آن را داریم که با نوع خاصی از معماری زنده در طول سده‌ها روبه‌رو باشیم. مثلا در شرق آسیا، جایی که بناهای عمومی و بزرگ تا خرده‌بناهای شخصی نظیر خانه‌ها جمله با چوب و مصالح سبک ساخته می‌شدند کافی بود تفکر شرقی گذرایی وجود داشته باشد -که داشت و دارد!- تا به این ترتیب کم‌تر معماری توان ماندن بیش از یک سده را نداشته باشد؛ حجم عظیمی از تجربه‌های معماری مشرق زمین به همین جهت فرصت ماندن و با مردمان زمانه ما گفت‌گو کردن را پیدا نکرده‌اند. اما در بلاد اسلامی و به خصوص در ایران ما در کنار تجربه‌ی ساخت‌های مستحکم، یک فرهنگ مهم برآمده از اصول اسلامی نیز وجود داشته که فرصت زندگی سده‌ها را برای گونه‌ی خاصی از بناهای معماری فراهم کرده است. بله. مساجد!

مساجد اسلامی به دلیل قواعد فقهی خاص اسلامی، در کنار جای‌گاه فرهنگی-مردمیِ خاصی که زنده‌گی آن‌ها را تضمین می‌کرده‌، خیلی اجازه دخل و تصرف و تخریب را بعد از برپایی به ما نمی‌دادند. طبعا چنین قدرت بزرگ فقهی و فرهنگی، حتی در زمان تخریب‌های طبیعی و دخل و تصرف‌های سیاسی مقاومت از خود نشان می‌دهد. کم نیستند در معماری اسلامی مساجدی که حتی پس از زلزله و تخریب صد در صد بنا، باز هم از نو ساخته می‌شوند. چرا که اساسا مسجد مادامی که زمین هست و زمان هست مسجد است.... بگذریم از کج‌رفتاری سیاسی و عدم تدبیر در سه چهار دهه اخیر که این را هم دست‌خوش کرده است...

دغدغه معماری اسلامی این روزهای کشور ناشی از فقدان چیزهایی‌ست. بزرگان فکری و فرهنگی کشور، سال‌هاست زنگ خطر اضمحلال هنر و معماری اسلامی را در وانفسای امور معاصر حاکم بر این عرصه‌ها به صدا درآورده‌اند. اما تا جای‌گزینی درست وجود نداشته باشد صحبت از این دغدغه راه به جایی نمی‌برد و مسیر رسیدن به جای‌گزین درست شاید از مسیر نقد درستی از وضعیت فعلی معماری و هنر کشور بگذرد. شاید اگر انقلاب اسلامی ایران نبود، باید بی‌تعارف از عدم امکان بازآفرینی معماری موسوم به معماری اسلامی سنتی از منظر فرم و مصالح و سامان‌ نیازها در تناسب با واقعیت‌های زمان خودمان صحبت می‌کردیم، اما انقلاب اسلامی که خود با وجود برخاستن از خاست‌گاهی سنتی و دینی در تناسب با دنیای جدید راه‌کارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی وسیعی‌ پیش پای مردم ایران گذاشت، امید امکان زنده‌کردن معماری اسلامی را به نحوی دیگر زنده می‌کند. معماری اسلامی جهان معاصر -حداقل شاخه ایرانی آن- بی‌شک معماری انقلاب اسلامی خواهد بود و نه معماری اسلامی.

این یادداشت را ۲۱ خرداد ۹۴ نوشتم و برای انتشار به یانون‌دیزاین دادم. بعدتر خبرگزاری‌ها هم بازنشرش کردند. محض ماندن در سابقه این پرونده معماری انقلاب اسلامی به عنوان دومین یادداشت این پرونده این‌جا بازنشرش می‌کنم....

———-

ساختمان جدید حرم امام خمینی (ره) ۱۴ خرداد با حضور مردم افتتاح شد. از انتشار اولین تصاویر رسانه‌ای از کالبد حرم تا ورود مردم به حرم یک هفته‌ای انتقادات و گفت‌گوهای رسانه‌ای متفاوتی پیرامون این ساخت و ساز جدید ایراد شده بود که هیچ کدام مسؤولان مربوطه را مجاب نکرد. دست آخر مسؤول مستقیم قضیه با حضور در بخش گزارش خبری شبکه دو با دفاع کامل از تصمیمات و معماری حرم آن را معماری ایرانی-اسلامی درخور امام و انقلاب دانست که به هیچ وجه صفات مسرفانه زیبنده آن نیست و حتی در نسبت با معماری آن، به شهادت متخصصان هزینه‌هایی نصف هزینه عرف را در پی داشته است. و این یعنی صرفه‌جویی زاهدانه در ساخت حرم امام!

معماری ایرانی اسلامی!

این کلمات چماقی بود که مسئولان امر تقریبا هر منتقدی را با آن شتم و از صحنه بیرون کردند. فارغ از این که کمتر منتقدی انتقاد خود را معطوف به این ادعا کرده بود و انتقادات بر روی حرکت مسرفانه و تجملاتی حرم امام در ساخت و ساز آن تاکید داشتند. اگرچه مسئولان امر به شیوه‌های مرسوم بدون توجه به این انتقادات در فرافکنی‌های خود حتی تمام مجموعه شهرآفتاب و سازمان‌های خدماتی تاسیس شده را موضوع بحث منتقدین جلوه دادند و منتقدین را به مخالفت با خدمت‌گزاری به مردم و احترام به امام متهم کردند اما از آن‌جا که عمده توجه مخالفین و منتقدین به معماری بخش آرام‌گاه امام و تجمل آن بود و در جواب نیز مسئولین با ادعای ایرانی اسلامی -این ادعای همیشه‌گی مستعمل این روزها- دهان منتقدین را بستند، در این یادداشت سعی داریم بررسی کنیم که این صفت‌ها و ادعاها تا چه میزان با واقعیت معماری حرم امام خمینی (ره) تطبیق دارد!؟

پس طبعا این یادداشت یک یادداشت فنی و نه سیاسی‌ست که تنها به گوشه‌ای از مسائل فنی می‌پردازد و نه حتی همه نقد فنی ممکن بر این بنا، و اگر کسی مایل است از منظری فرهنگی- دینی و یا سیاسی‌تر به مساله نگاه کند کافی‌ست مجموعه انتقادات این روزها را مرور کند و یا در اشاره قدرت‌مند رهبری در سخن‌رانی روز ۱۴ خرداد دقت کند.

اگر یادتان باشد دکتر مطهری به صورت نامه ای سرگشاده به حجت الاسلام پناهیان انتقادات و تهمت‌هایی نوشته بودند. متعاقبا حجت‌الاسلام پناهیان جوابیه ای را به صورت نامه‌ای سرگشاده به ایشان نوشتند و برای بار دوم دکتر مطهری نامه ای در جواب نامه‌ی جناب پناهیان نوشتند.پناهیان-مطهری

اگرچه فراخور لحن مغرور و تهمت زننده نامه دوم انتظار می رفت که پاسخی به صورت سریع از جانب جناب پناهیان داده نشود و لااقل بگذارند تا غبار دوران انتخابات بنشیند اما
به دلیل  این که برخی ادعاهای جناب مطهری در نامه های اول و دوم به طور مستقیم به وادی تفقه دینی مربوط می‌شد لازم بود تا جوابی روشن‌گر از سوی علمای فن تدوین گردد.

یادداشت زیر از جناب محمد علی حیدری، از فضلای حوزه می باشد که در بررسی ادعاهای فقهی جناب مطهری نوشته شده است و من نیز در این جا بازنشرش می کنم .