یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجلس شورای اسلامی» ثبت شده است

امروز خیلی زود تمام می‌شود. هیچ روزی نمی‌ماند؛ اما از هر روز یک چیزهایی در زندگی ما ته‌نشین می‌شود. آن چیزی که از این انتخابات ته‌نشین می‌شود به‌نظرم مهم‌تر از نتیجه انتخابات است.
یک تلقی عجیبی در این انتخابات بود که با وجود آن که اصلا قابل دفاع نیست، اما ریشه در ساخت فرهنگی و اجتماعی ما دارد.
ما کلا پیروزی یا شکست سیاسی را نه پیروزی و شکست واقعی خودمان، آرمان‌مان یا فکر و اندیشه‌مان که نوعی پیروزی یا شکست آب‌روی سیاسی می‌دانیم.
حتی در زندگی فردی هم خیلی‌ها صورت با سیلی سرخ می‌کنند ولی نمی‌گذارند واقعیت چالش‌های اقتصادی‌شان را بقیه ببینند که البته به آن عزت نفس می‌گوییم و به حق از آن دفاع هم می‌کنیم. در نوع غیرقابل دفا‌ع‌ش با پدیده‌هایی مواجه هستیم که در عین معطل ماندن خیلی واجب‌ها، برای یک مهمانی یا کور کردن چشم یک رقیب خانوادگی حاضرند هزینه‌های گسترده‌ای در امور غیرمهم و بدون اولویت داشته باشند....
این‌ها یک ساخت اجتماعی‌ست که «تلقی از واقعیت» را بر «واقعیت» ترجیح می‌دهد و برای آن سهم مهم‌تری در محاسبات خود درنظر می‌گیرد. به نظرم تاثیر «عصر رسانه» هم هست. در کنش ناصواب رسانه با واقعیت «تلقی از واقع» بر «واقع» پیروز می‌شود و شاید بی دلیل نیست که ما امروز در ارزش‌گذاری‌ها بر این تلقی بیش از خود واقعیت داریم حساب می‌کنیم.
مشکل جایی‌ست که واقعیت در زیر سطح تلقی‌ها، در حال پیش‌روی‌ست؛ روزی که بر سطح تلقی فوران کند، یک جور بیداری دیرهنگام در پی خواهد داشت. روزی که تصور پیروزی داری اما در لایه‌های عمیق واقعیتِ در جریان، به شدت شکست خورده‌ای و خبر نداری....

Displaying مجلس تمام گشت و ... - ...

مجلس باید جوان باشد یا پیر؟ می‌توانی بگویی پیرها چه گلی به سر ما زده‌اند که حالا دوباره این دوگانه را مطرح می‌کنی؟! اما مگر از کار جوان‌ها چقدر مطمئنی که حالا می‌خواهی تصمیم‌گیری انقلاب را به دست‌شان بسپاری؟! یعنی دو طرف این معادله به اندازه‌ی مشخصی نامعینی دارد و بد نیست بیش‌تر در مورد این فکر کنیم.
جوان در خودش نیرویی دارد که تغییرات را ساده‌تر می‌کند. جوان آینده دارد. جوان میراث‌دار فردای این کشور است. برای همین هرچه پیرترها مصلحت‌اندیشی می‌کنند، جوان‌ترها بی‌کله و بی‌پروا حرکت می‌کنند؛ می‌روند تا آینده را بسازند....این شورانگیز نیست؟! فریبا نیست؟ آدم را سر کیف نمی‌آورد؟ به خصوص که حالا چهار دهه است که جوان‌هایی پیر شدند و عرصه جولان به جوان‌ترهای بعد از خودشان ندادند و حالا به قاعده یک سهم‌خواهی طبیعی تمدنی فرصت جوان‌ترهایی دیگرست!
اما این‌ها همه تصویری در خلا است و با واقعیت میدان فرق دارد. حداقل آن‌طور که بشود به این اعتماد کرد تطبیق ندارد.

کم‌تر از دو روز به انتخابات اخیر ایران مانده است و تا ساعاتی دیگر هم فرصت قانونی تبلیغات نام‌زدهای دوره اخیر به پایان می‌رسد. هرچند دقیقا نمی‌دانم این ممنوعیت در فضای مجازی دقیقا چه بردی دارد و اصلا چه طور می‌تواند یک بلاگ شخصی را هم دربربگیرد یا نه! اما محض احترام به تلقی‌های نامحترم احتمالی سعی می‌کنم یادداشت را قبل از ساعت رسمی این ممنوعیت منتشر کنم. 
انتخابات دو روز بعد مانند همه انتخاب‌‌های این سال‌های جمهوری اسلامی ایران، مهم و وحدت‌بخش و البته تفرقه‌برانگیز است و این دو آخری مانند تمام صفات انسانی دیگر از کوزه اجتماعات انسانی ترواش درون ماست.... 


بلاخره بعد از یک هفته زمان انتخابات مجلس فرا رسید و فردا می رویم که مانند همیشه تقدیر خودمان را خودمان بنویسیم؛

نه که کنار بنشینیم و فقط نق بزنیم
نه که اگر چیزی شد که نظر ما نبود غوغا و هیاهو به پا کنیم.
نه! می رویم تا تقدیرمان را خودمان بنویسیم و این رفتن را وظیفه می دانیم؛ تدبیری که بنده می کند و تقدیری که او می خواهد ان شا الله....

 

این چند روز، به خصوص از روزی که لیست اولیه ام در بلاگ یانون را گذاشتم ، تماما گذشت به چک و اصلاح ها و مشورت ها و پرسش‌ها. و باید اعتراف کنم من برای کم‌تر انتخاباتی این قدر پرس و جو داشتم! این را نتیجه بالارفتن شعور سیاسی ملت بدانیم. و اگرچه شمار شرکت کننده این انتخابات هم به حول و قوه الاهی بالا و بالا خواهد بود تا دهان مستکبران و جاهلان هر دو بسته شود، اما کیفیت تعقل سیاسی جامعه، چیزی که این دهه سوم انقلاب اسلامی، به آن رسیده ایم با هیچ کمیتی قابل مقایسه نیست.

برخی ها شاید فکر کنند این کارهای ما، مثلا همین لیست دادن یک جوجه دانشجوی جوان در بلاگش نظیر من‌:) مسخره بازی ست یا خودمطرح کردن باشد اما برای مثل من این کار هم تمرین شدن بود و هم تلاشی به قدر خودم برای هم‌فکری و هم‌رایی و کمک به دوستانم و اگر خدا نیت های بد احتمالی را خودش از این کار دور کند، شکر این ها را هم باید انجام بدهم... خدا را شکر

فردا که از شادی شرکت پرشور کمی مردم در انتخابات غرق شکر بودید یاد این نعمت بزرگ‌تر کیفی هم بیافتید و شکر دو چندان کنید.

12717.jpg (445×338)

شاید برای آدم های مهم ارائه نظر شفاف در خصوص انتخاب هاشان در یک انتخابات رسمی، به منزله فداکاری 

20507.jpg (480×338)

یا بی‌کله‌گی به حساب بیاید چرا که مرزبندی هاشان با گروه ها و افراد روشن می شود و به تبع آن وجه هایی از دست می دهند. اما برای امثال من که این طور نیست. مثلا کسی نمی تواند انکار کند حضرات آیات مهدوی کنی و مصباح یزدی با ورود به عرصه انتخابات در این سطح به نوعی آب‌رو گذاشته‌اند و گذشتن از آب‌رو کار هر کسی نیست، اما من نوعی اگر موضعم در انتخاباتی روشن باشد چیزی در این راه نداده ام ، تازه اگر به دست نیاورده باشم!

قرار دارم در این مطلب فهم تا به این جای خود را از عرصه‌ی انتخابات امسال در قالب ارائه لیستی که تا به این جا به آن رای خواهم داد با شما به اشتراک بگذارم. و دو هدف از این کار دارم....