یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

یانون

گاه‌نوشته‌های یا.نون

هندسه پیچیده انتخابات مجلس یازدهم

جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۰۷ ق.ظ

انتخابات مجلس یازدهم پیچیدگی‌های خاصی پیدا کرده است؛ پیچیدگی‌هایی که. البته جدید نیستند و تقریبا چهار دوره اخیر مجلس و ریاست جمهوری را نیز با همین پیچیدگی‌ها سپری کرده‌ایم اما عجیب‌ند که نه در بین صاحب‌نفوذان و اصطلاحا نخبه‌ها و نه در بین مردم ظاهراً هنوز این تجربه به قدر لازم ته‌نشین نشده است تا از این درس بگیرند. حافظه سیاسی ما به شدت کوتاه و کم‌عمق شده است و به شخصه این رسانه‌ی جدید یعنی همین بستر مجازی ارایه پرفشار محتوا را یکی از مسببان جدی این کم شدن حافظه‌ها می‌دانم که ... بگذریم.

Displaying هندسه پیچیده انتخابات ...

ما تجربه گسترده‌ای از بازی قدرت و سیاست پیدا کرده‌ایم. تقریبا برای همه قطعی شده است که دو جریان قدرت سیاسی کشور آن طور که خیلی دوست دارند دیده شوند، دو جریان واقعا مستقل نیستند؛ البته که هر کدام محاسن و رذائل خودش را دارد و بسته به روحیات افراد، به چشم برخی محاسن گروهی و به چشم دیگرانی رذائل گروهی می‌اید، اما در کلان در بسیاری از بی‌کفایتی‌ها و کم‌بودها ‌ و تقصیرها و ... این دو جریان یعنی در واقعیت منصب‌داران سیاسی این چند دهه به یک اندازه مقصرند.... و حالا مثل همیشه در بزن‌گاه جلب نظر مردم، بزرگ‌ترین دست‌آویز برای پاک کردن -ولو موقت- حافظه ملت و اخذ رای، لولو ساختن از طرف مقابل و ترساندن از چاه است. همین چند وقت پیش بود که مرد نادان خوش‌لباسی به تهدیدِ «دیوار کشیدن در پیاده‌روها» رقیبی را از میدان به در کرد... والعزه لله جمیعا

حالا اصول‌گراها با خیال این که به دلیل فضاحت سنگین طرف مقابل در شش سال اخیر، رای‌شان تضمین است، با قبیله‌گرایی بی‌سابقه و بدون هیچ برنامه اجرایی و عملی پا به همین کارزار گذاشته‌اند؛ و در آخرین حرکت نیز با تلاش مخلوط مخلصانه و سوداگرایانه‌ی جمعی، به نوعی وحدت سهمیه‌ای و لیست مشترک دست پیدا کرده‌اند. خب این لیست⁦‌ها در هندسه‌ی انتخابات مجلس ما، و به طور کلی در انتخابات‌های دموکراتیک نقش دارند؛ از تجربه صد درصدی مجلس دهم تا تجربه‌های چند ده درصدی... پس به هر صورت این لیست‌ها کار خواهند کرد. هرچند همین الان هم مشخص است که این خیز دوستان جز به شکل‌گیری مجلسی ضعیف نمی‌انجامد که تنها هنرش مشارکت در فلاکت دولت و از دست رفتن آبروی مانده برای مخالفان دولت است؛ درست مثل مجلس اصول‌گرا و مفتضحانه نهم! امری که دولت آینده را هم از تضمین تحقق یک دولت انقلابی به یک بازی پیچیده سیاسی در میان دو جریان‌ غالب می‌کشاند.... خدا این را به خیر بگذراند!

سوال این جاست که نقش ما، حق ما و تکلیف ما چیست؟ آیا ما موظفیم با ترسیدن از لولوی مقابل شانا، تمام‌قد پشت این لیست بیاییم!؟ یعنی مثلاً اگر مجلس دست اصلاحات بیافتد انقلاب به خطر می‌افتد و اگر دست یاران قالی‌باف باشد، انقلاب می‌ماند؟
من که فکر می‌کنم دو گروه به یک اندازه انقلاب را خدشه می‌کنند و هر دو هم به اندازه‌ای نزدیک به هم و از طرقی گوناگون برای انقلاب سودمند هستند. و واقعیت این که کاش آن زمان بلوغی رسیده بود که می‌شد لیست اصولگراها را توی صورت قالیباف و لیست اصلاحات را تو صورت انصاری کوبید! بس که فرایند پیش و پس پرده این سیاست‌بازها متعفن است... اما حیف که این زمان نیست. و باید فعلا پذیرفت که برای بازی‌گران جدید و امید این عرصه هنوز دوران تمرین و مشق است.
ما نه وظیفه‌ی تبعیت از ائتلاف سهم‌خواهانه اقایان را داریم و نه حق جست‌جو و انتخاب‌مان این میان محدود می‌شود. در هر صورت هر کس به قدر برگ رای خودش فردا پاسخ‌گوست.
چه می‌شود کرد؟ در هر صورت این لیست‌ها یک جور مشورت است و خب برای برخی حتی حجت. برای کسی که حجت نیست، حذف یکی تا سی‌تایش هم هیچ اشکالی ندارد. و برای کسی که در مقابل‌‌ش حجت دارد، حذف یک تا سی‌تایش وظیفه....

من به شخصه محض همین اشتراک‌گذاری‌ها و مشورت چند نتیجه شخصی گرفته‌ام:
🔸از لیست وحدت به جهان‌دیده‌هایی که لازمه مجلس می‌دانم رای می‌دهم و برعکس خیلی‌ها به جوان‌های این لیست خیلی کم امید دارم. جهان‌دیده‌هایی مثل «مرتضی آقاتهرانی»، «سیدمصطفی میرسلیم»، «سید محمود نبویان»، «الیاس نادران» و «عبدالحسین روح‌الامینی» و...
🔸به «محمدباقر قالیباف» رای نمی‌دهم؛ او جهان‌بینی درست و درمان ندارد، در هنگامه جو جهادی شاید بهترین میدان نبرد باشد اما پشت‌وانه‌ محکم نیست. برگ‌های پهن و گاهی سبز و گاهی دوست‌داشتنی و گاهی پرتیغ دارد، اما ریشه ندارد. رای ندادن‌م تنها به دلیل این مشکل نیست که این مشترک خیلی‌های دیگر نیز در فضای سیاسی کشور است. حواشی فساد شهرداری که سوشهرتی جدی‌ست در کنار بازی زشت این روزها در جریان ائتلاف مرا مطمئن‌تر می‌کند که به او رأی ندهم.
🔸به لیست شانا در حد یک مشورت نگاه می‌کنم اما به کمتر از پنجاه درصدش رای می‌دهم. به برخی‌شان هم به خصوص جوان‌ترهاشان نگاه خوبی ندارم و توصیه هم می‌کنم رای ندهید. برخی را هم به قدری می‌شناسم که مطمئن باشم رای ندهم و ندهید؛ مثلا به «محسن دهنوی» رای ندهید؛ این حرف دو دهه بعد قابل درک است!
🔸به «محمدصادق شهبازی» با حال خوش رای می‌دهم. به «علی جعفری» و «علی خضریان» به توصیه و مشاوره برخی از دوستان آگاهم رای می‌دهم. در حال مشاوره هم هستم و فکر کنم ۱۰ نفری از بین این مشاوره‌ها نهایی شوند.
🔸به دوستانی مثل «وحید اشتری» و عمده‌ای از لیست عدالت‌خواه رای نمی‌دهم؛ دوست‌شان دارم اما فکر می‌کنم یک یا دو دوره با بلوغ سیاسی کافی برای ورود به مجلس فاصله دارند.
🔸به یامین‌پورِ قبل از لیست وحدت قطعا رای می‌دادم. به «وحید یامین‌پور» با موضع‌گیری آخرش در کمال ناباوری و ناراحتی رای نمی‌دهم. یامین‌پور باید آن قدر بلوغ می‌داشت که وارد بازی شانا نشود؛ به خصوص وقتی بازی‌ش ندادند، اما دل داشت بازی کند و این «دل داشت» را من از وظیفه‌شناسی نفهمیدم و وقتی آخرش هم بدعهدی سیاست را - که بدیهی و قطعی بود و ساده‌دل و ساده‌اندیش بود امیدوار به آن- دید، برنتافت و زیر حرف قطعی و قول رسمی‌ش زد.... این یک نشان روشن و قطعی از عدم بلوغ سیاسی کسی‌‌ست که عمیقأ دوست‌ش دارم. به او رأی نمی‌دهم و دعا می‌کنم وارد این مجلس نشود.... شاید خلوت بعد از اتمام این شلوغی‌ها و و فرصت چهار یا حتی هشت ساله رشد از او آنی بسازد که بشود به او اتکا کرد....
🔸در مورد «حمید رسایی» و «محمدصادق کوشکی» هم نه به دلیل این که بشناسم‌شان که رد یا تایید کنم اما به این دلیل که «نماینده‌ی من» نیستند رای نمی‌دهم.
🔸ورود برخی از چهره‌های اصلاحات به مجلس را هم اصلا لولو نمی‌دانم و استقبال هم می‌کنم.... لازمه مجلس یک کشور با افکار متکثر یک مجلس متکثر است؛ تا روزی که ظرفیت و بلوغ گفت‌گو ایجاد و تکمیل شود. ان‌شاءالله
🔸 قطعا مثل خیلی از شما هم به «عزت‌الله اکبری تالارپشتی»، که از لپ‌لپ شانا درآمده رای نخواهم داد! ⁦:-)⁩

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی